بسیاری از صاحبنظران معماری، بحران هویت را مهم ترین و جدی ترین معضل در ساختار معماری معاصر ایران می دانند. این بحران و پیامدهای آن، تاثیرات فراوانی در معماری معاصر داشته که در این مقاله به نمونه هایی شاخص از آن اشاره شده است. امروزه معماران معاصر در برابر بحران هویت و ناهماهنگی ها و ناسازگاریهای موجود، رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفته اند. بخشی از آنان به سادگی با بی هویتی کنار آمده و ضمن پذیرفتن آن، به خلق ساختمانهایی اقدام نموده اند که عاری از هر هویت و معنایی می باشد و یا تداعی کننده هویتی غیر از هویت ایرانی- اسلامی هستند. گروهی دیگر نیز در تلاش برای یافتن راهکارهایی عملی در جهت مقابله با جریان بی هویتی می باشند که نتایج تحقیقات نشان می دهد تعداد دسته دوم به مراتب کمتر از دسته اول بوده و این اعلام خطری جدی در معماری معاصر ایران است. نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و سازمانهای ذیربط دولتی و خصوصی مرتبط با ساخت و ساز در سطح جامعه، در این بحران بسیار پر رنگ و پر اهمیت است. سوال این پژوهش، دلایل شکل گیری بحران هویت اسلامی در معماری معاصر ایران است. فرضیه اصلی بر پایه نامناسب بودن سطح آموزش فارغ التحصیلان از یک سو و نا کارآمدی دستگاههای اجرایی از سوی دیگر می باشد. تحقیق بر مبنای مطالعات دانشگاهی و پژوهشهای میدانی با روش کمی و کیفی به ویژه روش تحقیق دلفی است. نتایج نشان می دهد که نا کارآمدی روشهای آموزش معماری در دانشگاهها به همراه شاخصهای قدرتمند اقتصادی، پائین آمدن سطح سلیقه عمومی حاکم بر جامعه حرفه ای و خواسته های کارفرما و نقص در قوانین و ضوابط جاری از جمله عوامل مهم و تاثیر گذار بر ایجاد و تشدید بحران هویت در معماری معاصر ایران می باشند.