چکیده: پرداختن به منظر شهری و تبیین اصولی برای رویارویی با این موضوع یکی از مباحث اصلی در طراحی شهری می باشد. منظر شهری در حقیقت معرف شخصیتشهر، خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر و ساکنانش است. از این رو منظر شهر، کیفیتی استمتمایز کننده و هویت بخش،غیر قابل کنترل به صورت جبری، پویا، پیوسته و کلان که پرداختن به آن، دانش و توانایی خاصی را می طلبد. درک این مسئله مهم که حاصل و برآیند طیف گسترده ای از عوامل کالبدی و غیر فیزیکی است؛ امر بسیار حائز اهمیتی است. طراحان شهری در عرصه منظر شهری باید به کشف روابط پنهان میان جریان های در ظاهر ناپیدای جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی در کنار خصیصه های جغررافیایی و کالبدی پرداخته و تحلیل و طراحی را بر این استوار سازند. بر اساس دیدگاه های نوین طراحی شهری، محیط های مطلوب تنها می توانند محصول نظام های جامع و چند سطحی از هدایت و کنترل توسعه ای باشند. طرح منظر شهری نیز به علت ناپایداری، پویایی و تحول کلان بافت در طول زمان طرح، از طریق تعیین راهبردها و استراتژی های عام در بستر و تقسیم بندی های تابع آن خواهد بود. به تعبیری دیگرطراحی منظر شهر برنامه ریزی برای هدایت شکل گیری منظر شهر خواهد بود. تدابیر موضعی و کالبدی صرف همچون منطقه بندی ارتفاعی غیر قابل انعطاف که در شهرهای کشورمان رایج است، راه به جایی نخواهد برد. از طرفی در یک تقسیم بندی کلی می توان طراحی سیمای خیابان ها را یکی از زیر مجموعه های طراحی منظر شهر تلقی نمود. خیابان ها به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای شهری و تبیین کننده ساخت اصلی شهرها از جنبه طرح سیمای خود واجد اهمیت بسیارند. سنندج بر اساس ویژگی های کالبدی خاصی که دارد؛ واجد تعریف متمایز کننده ای در میان شهرهای ایران گردیده است. مهمترین نمود این تمایزات هویت بخش در بستر کلان شهر در منظر شهری آن جلوه کرده است. منظری که تاریخ تحول شهر، واقعیات کالبدی، ویژگی های اجتماعی و اقتصادی را به گونه ای مثبت در هم آمیخته است. امید است بتوان در شناخت شهر و اجزای آن (به کانند خیابان و میدان) مفاهیم پیچیده غیر کالبدی موثر در شکل گیری مکان را بتوان در برنامه ریزی شهری دخیل نمود. روش پژوهش: در این طرح پژوهشی تلاش شده است با بررسی محورهای مهم شهر سنندج، نقاط ضعیف سیمای شهری این محورها بر مبنای اصول تعیین شده استخراج گردیده و راهکارهای لازم جهت بهب