پدیده «کارِ کودک» و «کودکِ کار» یکی از معضلات فراگیر در سراسر جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه است. به کار گماردن کودکان در حساسترین برهه از زندگی (دوران کودکی) منجر به عواقب جبران ناپذیری هم برای فرد و هم برای اجتماع میشود. از آنجا که همه کودکان به صورت یکسان مهارتهای اجتماعی را فرا نمیگیرند و این مسئله تأثیرات مخربی هم بر فرد و هم بر جامعه در حال و آینده میگذارد بنابراین هدف اصلی این پژوهش شناخت و ارزیابی کودکان کار 10-16 سال و تبیین مؤلفه های اجتماع پذیری فضاها بر اساس شناخت به دست آمده از کودکان کار و ارائه الگوهای طراحی و مبانی نظری مناسب جهت طراحی مراکز آموزشی اجتماع پذیر می باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است که با استفاده از مطالعات پیشین عوامل محیطی تأثیر گذار بر اجتماع پذیری شناسایی و با اولویت قرار دادن شناخت کاربران مؤلفه های اصلی مشخص شوند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که کودکان کار از تعاملات اجتماعی ضعیفی به خصوص مهارت ابراز وجود برخوردار هستند بنابراین فضاهای عمومی (محیط) با کارکرد بازی پذیری و طبیعت گرایی در ارتقاء مهارت ابراز وجود و همچنین سایر مهارتهای اجتماعی بسیار تأثیرگذار خواهد بود و همچنین ویژگی های کالبدی از قبیل: دسترسی پذیری، نفوذ پذیری، مقیاس، چیدمان فضاها (مبلمان) و خوانایی در افزایش تعاملات اجتماعی کودکان کار مؤثر است. در طراحی محیط آموزشی اجتماع پذیر توجه به مؤلفه های ذهنی برای رسیدن به مؤلفه های کالبدی بسیار مهم است که این مؤلفه ها شامل: مؤلفه رفتاری- فعالیتی، مؤلفه معنایی و مؤلفه زمینه ای می باشد.