وجود همگرایی فرهنگی و پذیرش اجتماعی در بین اقوام، یکی از مطمئن ترین راه های نیل به همبستگی و وفاق اجتماعی در ایران به شمار می آید. این پایان نامه با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به بررسی میزان حساسیت های بین فرهنگی در نزد ساکنان کُرد و تُرک شهر بیجار و عوامل مرتبط با آن می پردازد. در بخش نظری، بر مبنای مدل نظری شش گانه حساسیت های بین فرهنگی میلتون جی بنت، یک چارچوب مفهومی تنظیم گردیده و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح شده است. تحقیق به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه در مورد 381 نفر نمونه از کُردها و تُرک های ساکن در شهر بیجار انجام گرفته است. بر مبنای یافته های تحقیق می توان گفت: با توجه به نتایج میزان حساسیت بین فرهنگی گروههای قومی و مذهبی در شهر بیجار در سطح بالا قرار دارد و بین میزان تعامل اجتماعی، میزان احساس نابرابری اجتماعی- اقتصادی گروهی، میزان تماس اجتماعی، میزان تعلق به هویت ملی و حساسیت بین فرهنگی گروههای قومی و مذهبی در شهر بیجار ارتباط معناداری وجود دارد هرچند که در سطح ضعیفی قرار دارد. اما بین تعلق به هویت قومی و مذهبی و فاصله اجتماعی و حساسیت بین فرهنگی گروههای قومی و مذهبی در شهر بیجار ارتباط معناداری وجود ندارد. با توجه به نتایج در حساسیت بین فرهنگی گروههای قومی و مذهبی در شهر بیجار بر حسب سن، زبان مادری، شغل، میزان درآمد، وضعیت تأهل، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر و درآمد خانواده تفاوت معنی داری وجود دارد. اما در حساسیت بین فرهنگی گروههای قومی و مذهبی در شهر بیجار بر حسب جنسیت و میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین متغیرهای تعامل اجتماعی، احساس نابرابری اجتماعی- اقتصادی، فاصله اجتماعی، وضعیت تأهل، درآمد ماهیانه خانواده، هویت قومی، درآمد ماهیانه، هویت ملی، تماس اجتماعی، زبان مادری، میزان تحصیلات پدر و میزان تحصیلات مادر می توانند پیش بینی کننده میزان حساسیت بین فرهنگی باشند.