این مقاله به مقایسه ویژگی های جمعیت شناختی مناطق مرزی با مناطق غیرمرزی می پردازد. شاخص های جمعیت شناسی چون رشد و تراکم جمعیت، الگوهای مهاجرتی، ترکیب جمعیتی مناطق مرزی طی دورۀ 1390- 1365 مورد تحلیل جمعیت شناختی قرار گرفته و به منظور شناسایی مسائل و چالش های امنیتی ناشی از این تغییرات جمعیتی با مناطق غیرمرزی مقایسه شده است. روش تحقیق تحلیل ثانویه داده های سرشماری است و از اطلاعات و داده های سرشماری کشور طی دورۀ 1390- 1365 استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ به طور کلی جمعیت در محیط ملی ایران، پیرامون گریز (مرزگریز) و تمرکزگراست، این همان مسأله ای است که از نظر جمعیت شناسی سیاسی زمینه ساز مسائل و چالش های امنیتی در بلندمدت می شود. پیرامون گریزی جمعیت در ایران موجب شده است که تراکم نسبی جمعیتی در برخی از مناطق مرزی به شدت کاهش یابد و این مناطق با مسأله کم جمعیتی مواجه شوند. کمی جمعیت در مناطق مرزی نه تنها امنیت مرزها را کاهش می دهد، بلکه قدرت بازدارندگی نظامی در برخی از مرزهای کشور را به شدت کاهش خواهد داد. از سویی، مرکزگرایی جمعیتی در ایران باعث شده کارائی کنترل جرائم و ناهنجاری های شهری به ویژه در کلان شهرها کاهش یابد، همچنین بیش تراکمی جمعیت در شهرها میزان خطر و شدت آسیب پذیری جمعیتی در مقابل تهاجمات هوایی احتمالی خارجی را زیاد می نماید. با امعان نظر در یافته های تحقیق، برای ارتقاء امنیت ملی و مرزی به طور مشخص پیشنهاد می شود؛ سیاست های بازتوزیع جمعیت به منظور بهینه سازی تراکم و ترکیب جمعیت در مناطق مرزی صورت گیرد، این سیاست ها مستلزم سیاست های پیشران از جمله سیاست تمرکززدایی صنعتی، آموزشی و شغلی است.