زمینه و هدف: پژوهش حاضر ضمن واکاوی زمینه ها و موانع پیش روی تحقق پلیس هوشمند، به نقش آن در تأمین امنیت اجتماعی در سطح جامعه پرداخته است. روش تحقیق: این مطالعه از سنخ تحقیقات کیفی است و با تکنیک دلفی انجام گرفت. جامعه آماری شامل مطلعین کلیدی (خبرگان و متخصصان حوزه های مختلف فاوا و امنیت اجتماعی نیروی انتظامی در استان کردستان) بوده که 12 نفر از آنان بر اساس حداکثر تنوع و تخصص به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات تحقیق به وسیله مصاحبه با رویکرد بحث گروهی کتبی جمع آوری شد و در چهار مرحله به صورت مفهومی تحلیل گردید. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که موانعی چون؛ مدیریت سنتی، خلاء اراده ای جمعی، نگاه شعارگونه به هوشمندسازی، عدم توجه به کاربست های حاصل از فعالیت های علمی-تحقیقاتی، عدم همکاری دیگر سازمان ها، عدم ارتباط سریع کارکنان با تکنولوژی های نوین، عدم رغبت کارکنان به فراگیری آموزش های نوین، عدم استفاده از نیروهای متخصص و زبده موجود در ناجا در راستای هوشمندسازی، سلیقه ای عمل کردن برخی فرماندهان و مدیران و محدودیت منابع اعتباری در برخی رده های پلیس مانع حرکت ناجا به سمت هوشمندسازی می شوند. در نتیجه تحقق هوشمندسازی در ناجا سبب افزایش دقت و سرعت کارکنان در رسیدگی ها، کاهش آسیب پذیری کارکنان، افزایش اعتماد به نفس آنان، افزایش اعتماد مردم به پلیس، بالا رفتن منزلت اجتماعی ناجا، پُرهزینه شدن ارتکاب جرم برای بزه کاران، کاهش بسترهای جرم، افزایش نظارت محیطی و ناامن کردن فضا برای مجرمان می شود.