درک صحیح ارتباط بین توزیع جاندران و زیستگاه های آن ها می تواند نقش مهمی در حفاظت و مدیریت گونه های در معرض تهدید داشته باشد. بدین منظور روش های مدل سازی مطلوبیت زیستگاه بر پایه ارتباط متغیرهای زیستگاهی با حضور گونه توسعه یافته اند. در این پژوهش که در بازه ی زمانی 2 ساله (1398-1399) انجام شد، مطلوبیت زیستگاه گونه میش مرغ در دشت سوتاو شهرستان بوکان واقع در شمال غرب ایران به عنوان آخرین زیستگاه طبیعی این حیوان با استفاده از مدل بی نظمی بیشینه بررسی شده است. برای مدل سازی مطلوبیت زیستگاه این گونه از تعداد 220 نقطه حضور که از طریق مشاهده مستقیم، اطلاعات ثبت شده در اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بوکان و نیز پرسش از مردمان محلی و کارشناسان محیط زیست به دست آمدند استفاده شد. 9 متغیر زیستگاهی شامل؛ حضور گونه، ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از روستا، فاصله از جاده، تراکم پوشش گیاهی، فاصله از رودخانه و فاصله از سایر منابع آبی برای بررسی مطلوبیت زیستگاه گونه میش مرغ در منطقه دشت سوتاو به عنوان آخرین زیستگاه طبیعی این گونه به عنوان ورودی های مدل انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای محیطی مانند درجه شیب و تراکم پوشش گیاهی و متغیرهای امنیتی مانند؛ فاصله از جاده و روستا بیش ترین نقش را در مطلوبیت زیستگاه گونه میش مرغ در منطقه مطالعاتی دارند. هم چنین بیش تر سطح منطقه ی دشت سوتاو برای زیست این گونه مناسب است. شرق منطقه ی مورد مطالعه بالاترین سطح مطلوبیت را برای زیستگاه گونه میش مرغ را دارا می باشد. دقت مدل به دست آمده با استفاده از روش سطح زیر منحنی و جک نایف مورد بررسی قرار گرفت که نتایج مبین دقت بالای مدل تهیه شده در تعیین زیستگاه های مطلوب گونه در منطقه مطالعاتی است (893/0AUC=).