پیشرفت و توسعه پایدار هر منطقه ای تحت تأثیر مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فراوانی است که یکی از مؤثرترین آن ها امنیت و آرامش است که می تواند بسترهای توسعه را برای سایر برنامه ریزی ها فراهم سازد، اﺳﺘﻘﺮار و ﺑﺮﻗﺮاری اﻣﻨﯿﺖ در جامعه اﺳﺖ. اﻧﺴﺎن ﻫﻤﻮاره در ﺗﻼش ﺑﺮای ﺗﺎﻣﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﭘﺎﯾﺪار در زﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮد ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﮐﻪ ﭘﺲ از ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺟﻮاﻣﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ، ﯾﮑﯽ از اﻧﮕﯿﺰه های مهم تشکیل ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻫﺎ تاﻣﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺑﺮﻗﺮاری اﻣﻨﯿﺖ، ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ اﻫﻤﯿﺖ پیدا می کند ، اﻗﺘﺼﺎد شکوفا می ﺷﻮد و ﻧﻈﺎم ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻧﻈﻢ و رﻓﺎه ﭘﯿﺶ می رود و ﺣﻮزه ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ گرفتار ﺳﮑﻮن ﻣﯽﺷﻮد. وجود تهدیدات نظامی، رفت وآمدهای غیرقانونی، حضور قاچاقچیان به دلیل قاچاق کالا ،گروهک های مخالف دولت مرکزی، اشرار و مهم تر از همه توسعه نیافتگی فضاها و سکونت گاه های جغرافیایی، مرزهای کشور را به نقاط دارای خطر مبدل ساخته است. جلوگیری از این بحران ها تمهیدات و مدیریت های خاصی را از سوی دولت مرکزی می طلبد. ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﺣﻮادث و رﺧﺪادﻫﺎی ﺗﺎرﻳﺨﻲ و ﻧﻴﺰ روﻳﻜﺮدﻫﺎی ﻗﻬﺮآﻣﻴﺰ ﺣﻜﻮﻣﺖﻫﺎی ﻣﺮﻛﺰی در ﻃﻮل زﻣﺎن، ﻣﻔﻬﻮم ﻣﺮز و ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮزی در اﻏﻠﺐ ﻣﻮارد ﻳﺎدآور ﻧﻮﻋﻲ ﺧﻄﺮ و ﻧﺎاﻣﻨﻲ اﺳﺖ و ﺿﻤﻨﺎً ﭘﻴﻮﺳﺘﮕﻲ ﺑﻪ اﻗﺪاﻣﺎت ﻧﻈﺎﻣﻲ را ﺑﻪ ذﻫﻦ ﻣﺘﺒﺎدر ﻣﻲ ﺳﺎزد. آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻣﻌﻤﻮﻻً و ﺑﻪﻃﻮر راﻳﺞ از ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨﻴﺖ اﻧﺘﻈﺎر ﻣﻲرود، اﻣﻨﻴﺖ ﻧﻈﺎﻣﻲ و اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ اﺳﺖ، ﺣﺎل آن ﻛﻪ در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ﺗﺒﻴﻴﻦ دﻗﻴﻖ ﻣﻔﻬﻮم اﻣﻨﻴﺖ، ﻧﻴﺎز اﺳﺖ اﻧﻮاع دﻳﮕﺮ اﻣﻨﻴﺖ ﻧﻴﺰ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار ﮔﻴﺮد. در ﻛﻨﺎر اﻣﻨﻴﺖ اﻧﺘﻈﺎﻣﻲ، اﻧﻮاع اﻣﻨﻴﺖ از ﺟﻤﻠﻪ اﻣﻨﻴﺖ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ، اﻣﻨﻴﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، اﻣﻨﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎدی، اﻣﻨﻴﺖ ﺣﻘﻮﻗﻲ و اﻣﻨﻴﺖ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﻣﻄﺮح ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. این تحقیق از نوع نظری- کاربردی بوده که مطالعه آن با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.روش جمع آوری داده ها شامل مشاهدات میدانی، مصاحبه با متخصیین امر ونیز بهره گیری از از اسناد و مدارک موجود در مراکز پژوهشی و کتابخانه ها می باشد.