در چند دهه اخیر، با حمایت های یونسکو و سایر سازمان های بین المللی، «ورزش همگانی» اعتباری جهانی کسب کرده است. در چنین فرصتی، کودکان معلول مستحق ترین قشر جامعه برای بهره گیری از ثمرات آن محسوب می شوند. سرعت، شاخصی است که با فرایندهای پیچیده مغزی ارتباطی تنگاتنگ دارد. لذا توسعه آن در کودکان کم توان ذهنی، افزایش حاضرجوابی سیستم عصبی مرکزی آنها در موقعیت های مختلف زندگی را تضمین می کند. هدف این پژوهش نیمه تجربی، بررسی تأثیر ورزش همگانی بر پویایی رشد قابلیت های سرعتی کودکان کم توان ذهنی بود. آزمودنی ها، یک گروه 15 نفره از دختران آموزش پذیر 12 – 10 سال بودند که به طور تصادفی، از جامعه آماری دختران کم توان ذهنی انتخاب گردیدند. مدت کار تجربی، هشت هفته و به شکل انجام تمرینات دایره ای در ایستگاههای تمرینی خاص کودکان کم توان ذهنی بود. برای اندازه گیری هفتگی شاخص های سرعت واکنش، سرعت بیشینه و تعداد بیشینه حرکات، به ترتیب از آزمون های خط کش، دوی 10 متر سرعت و تعداد بیشینه گام ها در مدت 5 ثانیه دویدن درجا استفاده گردید. تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از طریق آمار توصیفی، آزمون کلموگروف - اسمیرنوف، تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری و آزمون ویلکاکسون انجام گرفت (05/0P<). یافته ها، بر پیشرفت معنادار شاخص های سرعت واکنش در هفته چهارم و تعداد بیشینه حرکات در هفته های دوم، سوم، هفتم و هشتم دلالت داشتند. اما در شاخص سرعت بیشینه، در هیچ یک از هفته ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. این یافته ها، بر وجود ظرفیت پیشرفت در سرعت کودکان کم توان ذهنی در اثر انجام تمرین بدنی دلالت دارند. به علاوه، در عملکردهای سرعتی از امکان عدم درک آنها از مفاهیمی نظیر «بیشینه» نباید غافل بود. لذا، توسعه سرعت کودکان کم توان ذهنی در شرایط ورزش همگانی، یک فرایند تعلیمی تربیتی است که از مربی، ابزار تفهیمی خاصی را طلب می کند.