سالخوردگی جمعیت، یک چالش و مسئله فراگیر اجتماعی و جمعیتی در کشورهای درحال توسعه از جمله ایران، در آینده نزدیک است. عوامل اجتماعی، روانی و رفتاری مختلفی میتواند با رضایت از زندگی سالمندان مرتبط باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی با رضایت از زندگی در سالمندان با میانجیگری هوش فرهنگی انجام شد. روش این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه سالمندان شهرستان بناب در سال 1400 بود که از میان آنها تعداد 200 نفر ( 100 مرد و 100 زن) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. شرکتکنندگان به پرسشنامههای ویژگیهای شخصیتی نئو کاستا و مککری، رضایت از زندگی داینر و هوش فرهنگی انگ و همکاران پاسخ دادند. داده های جمعآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون با کمک نرمافزار 24SPSS- و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) به وسیله نرمافزار 8.8Lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج حاصل از بررسی نقش میانجیگری هوش فرهنگی نیز نشان داد که این متغیر نقش میانجی معنیداری در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی با رضایت از زندگی دارد (01/0>P). با توجه به نتایج این پژوهش برگزاری کارگاههای آموزشی با هدف آگاهسازی نقش ویژگیهای شخصیتی و هوش فرهنگی در جهت بهبود رضایت از زندگی سالمندان پیشنهاد میگردد.