پژوهش حاضر به بررسی مفهوم سازی فضا در زبان کردی پرداخته و عناصر زبانی مورد استفاده در این زمینه را مورد بررسی قرار می دهد. ارتباط این عناصر زبانی با نظام شناختی گویشوران و تعین جایگاه رده شناختی زبان کردی در میان سایر زبان ها از دیگر اهداف این پژوهش است. اهمیت پژوهش حاضر در نشان دادن رابطه ی بین زبان و شناخت است و ضرورت آن ناشی از این است که تاکنون تحقیقی در زمینه مفهوم سازی فضا در زبان کردی انجام نشده است و این تحقیق می تواند دربرگیرنده ی نتایج تازه ای باشد. در این راستا، دیدگاه لوینسون (2006، 2003) در مورد تقسیم بندی حوزه های فضایی به عنوان مبنای نظری مورد استفاده قرار گرفته است. لوینسون حوزه ی فضا را به دو بخش پویایی و ایستایی تقسیم می کند که بخش پویایی دربرگیرنده ی مفهوم حرکت، در افعال حرکتی است. بخش ایستایی با توجه به اینکه گوینده در تعین و توصیف مکان اشیاء دارای زاویه دید یا فاقد آن باشد، به دو زیرمجموعه ی دارای زاویه دید و بدون زاویه دید تقسیم بندی می شود. زیرمجموعه بدون زاویه دید شامل موضع مکان شناسی و زیرمجموعه ی دارای زاویه دید دربرگیرنده مفهوم چهارچوب های ارجاعی است، که خود به سه زیرمجموعه ی: ارجاع ذاتی، ارجاع نسبی و ارجاع مطلق تقسیم. داده های زبانی این تحقیق از انجام پرسشنامه های مختلف و شم زبانی نویسنده جمع آوری شده است. این پژوهش به توصیف و بررسی اشاره گرهای مکانی، حروف اضافه ی دارای معانی مکان، افعال حرکتی و ساختارهای مورد استفاده برای چهارچوب های ارجاعی در زبان کردی و نقش آن ها در انتقال مفاهیم مکانی پرداخته است. در این پژوهش تفاوت اشاره گرها در کدگذاری فاصله را نشان داده ایم و با توجه به معانی مکانی حروف اضافه ی مرکب تقسیم بندی چهارگانه ی تازه ای ارائه کرده ایم. کدگذاری شیوه و مسیر حرکت در افعال حرکتی را بررسی کرده و نشان داده ایم زبان کردی در یک پیوستار به سمت زبان های قمر-محور میل دارد. گویشوران زبان کردی به صورت غالب از چهارچوب های ارجاعی ذاتی و نسبی استفاده می کنند و این مسئله در پیوند با انجام دادن افعال غیرزبانی آن ها نیز قرار دارد. در پایان با توجه به مفاهیم مکانی مطرح شده، جایگاه زبان کردی را از لحاظ رده شناسی نشان داده ایم.