بازاریابی علمی فراگیر است و با پیشرفت جوامع و گسترش دامنه فعالیت شرکت ها ، بر اهمیت آن نیز افزوده شده است. هر اندازه سازمان ها بسوی رقابتی تر شدن گام بر می دارند ، اهمیت توجه به نیازهای اجتماعی مشتریان نیز بیشتر می گردد. بازاریابی در مفهوم امروزی «برآورده کردن نیازها و خواسته های مشتریان از طریق فرآیند مبادله جهت ایجاد سود دوجانبه برای شرکت و مشتری» تعریف شده است. در این فرآیند نوین بازاریابی ، شناسایی و سنجش نیازها، خواسته ها و علایق مشتریان از اهیمت والایی برخوردار است. اما همواره این ترس وجود دارد که شرکتها ، از ارزش اصلی مشتری غافل شده و در میان توجه به اصل سود آوری ، همه چیز را فدا نمایند. همانطور که در سطور قبلی بیان شد، امروزه مشتریان اعتماد خود را نسبت به شرکت ها از دست داده اند. ایشان آنقدر که در شبکه های اجتماعی به همدیگر اطمینان می کنند ، به تبلیغات و برنامه های پیشبرد فروش شرکتها روی خوش نشان نمی دهند . لذا دگرگون شدن محیط فعلی تجارت در دنیا ، باعث شده است تا نگرش بازارداران نیز به مصرف کننده تغییر یابد. در کتاب بازاریابی 3 ، پرفسور کاتلر و همکارانش سعی در ترسیم سیمای جدید دنیای تجارت داشته و عقیده دارند که عصر فلسفه های تولید مداری و مشتری مداری برای شرکت های خواهان موفقیت به پایان رسیده و نگرشی نوین در بازاریابی با عنوان عصر بازاریابی روحیات انسانی مشتریان آغاز شده است. در این دوره مصرف کننده یک انسان کامل با جسم و ذهن و روح (معنویات) در نظر گرفته می شود. در این کتاب ایشان تلاش دارند که تمامی شرکای سازمان ازجمله مصرف کنندگان ،کارکنان ، سهامداران و توزیع کنندگان را در سرنوشت شرکتها ، اثر گذار معرفی کنند.