با افزایش رقابت بین مؤسسه های آموزشی برای جذب مخاطب، به کارگیری اصول بازاریابی برای کسب موفقیت و دستیابی به اهداف سازمانی یکی از ضروریات به حساب میآید. لذا، مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی میباشد که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختارمند است. دادهها از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. برای تأیید روایی و پایای، از روشهای مثلثسازی )چندجانبه نگری(، درگیری طولانی مدت با داده ها، انتخاب واحد معنایی مناسب، انتخاب مقدار داده مورد نیاز و استفاده از نقل قول استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمانهای بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، انگیزه کارکنان موسسه، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه و سیستم تامین رضایت مشتری به عنوان عوامل مداخله گر، رقبا، بحرانهای سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمتها به عنوان عوامل زمینه ای و مهارتهای کارکنان موسسه آموزشی، بانکهای اطالعاتی قوی، استفاده از فناوریهای نوین آموزشی، بستهبندی مناسب خدمات آموزشی، برخورداری از استانداردهای آموزشی و مناسب بودن فضای آموزش به عنوان عوامل علی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی شناخته شدند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.