1403/09/01
محمد رحمان رحیمی

محمد رحمان رحیمی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید: 0000-0002-4302-1472
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 35103291100
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
نشانی: گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران
تلفن: 2259

مشخصات پژوهش

عنوان
تاثیر تمرینات ورزشی بر سطوح عوامل ضدالتهابی(IL-4 و IL-10) مطالعه فراتحلیل
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
کلیدواژه: تمرینات ورزشی، تمرین هوازی، تمرین مقاومتی، اینترلوکین-10، اینترلوکین-4، سیستم ایمنی، بیماری‌های مزمن
سال 1402
پژوهشگران ساسان کمانگر(دانشجو)، محمد رحمان رحیمی(استاد راهنما)، حسن فرجی(استاد راهنما)

چکیده

هدف: سطح شاخص‌های ضدالتهابی، با بیماری‌های مزمن در ارتباط است. یکی از راهکار‌های مفید کنترل التهاب، انجام تمرینات ورزشی منظم است؛ تأثیر فعالیت بدنی بر التهاب در سال‌های اخیر موردتوجه قرارگرفته است و ارتباط مکانیکی بین انقباض عضلانی و تأثیر مفید آن بر بیومارکرهای التهاب سیستمیک ایجاد کرده است. بنابراین هدف از انجام این فراتحلیل بررسی تأثیر تمرینات ورزشی بر شاخص‌های ضدالتهابی مانندIL-10 و IL-4 در افراد است. مواد‌‌ و‌‌ روش‌ها: برای انجام پژوهش، از پایگاه‌های داده مانندGoogle scholar ، Pubmed و WOSجستجوی سیستماتیک انجام گرفت. تمامی کارآزمایی‌های بالینی کنترل شده‌ی تصادفی از سال 2007 تا 2023 که به انجام تمرین ورزشی روی شاخص‌های اینترلوکین-10(IL-10) و اینترلوکین-4(IL-4) در افراد سالم و بیمار پرداخته بودند انتخاب شدند. مدل‌های اثرات ثابت و تصادفی برای فراتحلیل اندازه اثر متوسط (اختلاف استاندارد شده میانگین‌ها (SMD) با فاصله اطمینان 95درصد)، در پژوهش‌های مربوط به اینترلوکین-10 (35 پژوهش) و پژوهش‌های مربوط به اینترلوکین-4 (13 مورد) به کمک نرم‌افزار CMA2 انجام شد. زیر گروه‌های مربوط به هر طبقه مانند سن، جنسیت، وضعیت سلامتی، نوع تمرین، مدت تمرین و BMI با هم مقایسه شدند و تفاوت‌های بین زیرگروه‌ها بررسی شد. یافته‌ها: نتایج آزمون فراتحلیل نشان داد که تمرینات ورزشی سبب افزایش IL-10 (اختلاف استاندارد میانگین: 495/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر، فاصله اطمینان 95 درصد 267/0 تا 723/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر و 000/0p<) شد. همچنین تمرین هوازی باعث افزایش IL-10 (اختلاف استاندارد میانگین: 527/0 پیکوگرم بر میلی‌لیتر، فاصله اطمینان 95 درصد 260/0 تا 794/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر، 000/0p<) اما تاثیر تمرین مقاومتی با (اختلاف استاندارد میانگین: 295/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر، فاصله اطمینان 95 درصد 020/0- تا 610/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر و 67/0p=) معنادار نبود. همچنین تاثیر تمرینات هوازی (282/0- پیکوگرم در میلی‌لیتر، فاصله اطمینان 95 درصد 749/0- تا 185/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر و 237/0p=) و تمرینات قدرتی (اختلاف استاندارد میانگین: 227/0 پیکوگرم بر میلی‌لیتر، فاصله اطمینان 95 درصد 389/0- تا 843/0 پیکوگرم در میلی‌لیتر و 471/0p=) نیز بر غلظت IL-4 معنادار نبود. نتایج فراتحلیل‌های زیرطبقه‌ای حاکی از آن است که اندازه اثر متوسط تاثیر تمرین ورزشی بر میزان IL-10در تمامی زیرگروه‌های طبقات به جز (زیر گروه "هر دو" مربوط به جنس و زیرگروه "تمرینات مقاومتی" مربوط به نوع تمرین و تعداد هفته بیشتر از "16 هفته" و BMI 25 تا 30 و30 تا 35) معنی‌دار بوده، با این وجود در مقیاسه بین زیر گروهی طبقات انجام شده، تنها زیر گروه مربوط به BMI تفاوت معنی‌دار بین زیر گروه‌ها از لحاظ میزان افزایش IL-10 مشاهده شد، که بیشترین افزایش مربوط به زیر گروه BMI 18 تا 25 بوده است. نتیجه‌گیری: به طور کلی یافته‌های این فراتحلیل نشان داد که تمرینات هوازی سبب افزایش معنادار سطوح IL-10 در افراد بیمار و سالم می‌گردد؛ اما تمرینات ورزشی تأثیر معناداری بر سطوح IL-4 نداشت. نتایج فراتحلیل‌های زیرگروهی نشان داد که BMI پایین‌تر سبب افزایش بیشتر IL-10 شده است. محدودیت‌های پژوهش (مانند عوامل تغذیه‌ای و وراثتی) نیز نیازمند پژوهش‌های دیگری در ارتباط با تأثیر این عوامل است.