مقدمه و هدف: امروزه اهمیت استفاده از داده های ژنتیکی برای شناسایی تاثیر مداخلات تمرینی و غذایی و همچنین استعدادیابی به منظور پرورش افراد مستعد امری اجتناب ناپذیر و بدیهی است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مکمل دهی بتاآلانین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و غلظت لاکتات پس از آزمون وینگیت در ورزشکاران با پلی مورفیسم های مختلف MCT1 انجام شد. روش شناسی: در پژوهش حاضر، از میان ورزشکاران مرد نخبه شهرستان سنندج 30 نفر (سن: 3/4±85/24 سال؛ قد: 5/6±5/181 سانتی متر؛ شاخص توده بدنی: 7/4± 2/22 کیلوگرم بر متر مربع) از آنها بر اساس داشتن حداقل 150 دقیقه تمرین یا فعالیت ورزشی منظم (تمرینات استقامتی، سرعتی و توانی) در هر هفته طی حداقل شش ماه گذشته انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد تا سه روز قبل از اجرای آزمون توان بی هوازی وینگیت از انجام هرگونه فعالیت بدنی شدید خودداری کنند. پس از حضور تمامی آزمودنی ها در محل اجرای آزمون، در ابتدا ترکیب بدنی (درصد چربی و توده بدون چربی) آزمودنی ها اندازه گیری شد. ابتدا خونگیری حالت پایه (قبل از اجرای آزمون ها) انجام شد و سپس ورزشکاران سه مرحله تست وینگیت را انجام دادند. ترتیب اجرای آزمون های وینگیت و خونگیری بدین صورت بود: اولین تست وینگت اجرا شد، 4 دقیقه ریکاوری، مرحله دوم تست وینگیت، سپس خونگیری بلافاصله بعد از آزمون دوم انجام شد، بعد از آن 4 دقیقه استراحت و سپس مرحله سوم خونگیری، اجرای تست وینگت برای مرحله سوم و سپس بلافاصله مرحله چهارم خونگیری و 5 دقیقه ریکاوری و مرحله آخر خونگیری انجام شد (در مجموع 5 مرحله خونگیری). سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در یکی از دو گروه مکمل و دارونما قرار گرفتند؛ این دو گروه به لحاظ توان بی هوازی اوج همسان بودند. هر یک از آزمودنی ها به مدت 28 روز مکمل بتا آلانین (4/6 گرم در روز) یا دارونما (مالتودکسترین) را به صورت دو وعده ای همراه با وعده صبحانه و نهار مصرف کردند. دو روز بعد دریافت آخرین وعده مکمل یا دارونما (روز سی اُم) از آزمودنی ها درخواست شد برای اجرای مرحله دوم مطالعه در آزمایشگاه دانشگاه کردستان حضور یابند. پس از حضور تمام آزمودنی ها در محل اجرای آزمون تمام مراحل آزمون گیری دقیقاً مشابه با مرحله پیش آزمون، مجدد اجرا شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، تعقیبی بونفرونی و t همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مقایسه بین گروهی ترکیب بدنی نشان داد که اختلاف مرحله پیش-پس آزمون بین هیچ یک از گروه ها معنی داری نیست. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که تنها در گروه مکمل دهی پلی مورفیسم AA به طور معنی داری در مرحله چهارم کمتر از سایر پلی مورفیسم ها بوده است. میانگین توان بی هوازی پس از مکمل دهی در گروه های با پلی مورفیسم AA و AT بین مرحله 1 و 4 اختلاف و افزایش معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که پاسخ لاکتات ورزشکاران دارای پلی مورفیسم AA کمتر از سایر پلی مورفیسم است. همچنین، افزایش توان بی هوازی میانگین احتمالاً در ورزشکاران دارای پلی مورفیسم AA و TT بیشتر از گروه AT است.