مقدمه: فعالیت های مقاومتی حاد می تواند منجر به ایجاد و گسترش استرس اکسیداتیو و افزایش رادیکال آزاد شودکه عاملی برای القاء آپوپتوزیس می باشد.به نظر می رسد با توجه به خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره توت فرنگی این ماده بتواند اثرات اکسایشی فعالیت مقاومتی حاد را تعدیل بخشد.بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مکمل عصاره توت فرنگی برمارکرهای آپوپتوزیس (سیتوکروم c و کاسپاز- 3) به دنبال فعالیت مقاومتی در زنان غیر ورزشکار بود. روش شناسی: در این مطالعه 16 آزمودنی با میانگین سن: 6± 24، قد: 55/4±85/163، وزن: 09/8± 79/67 و شاخص توده بدنی:97/4 ±36/25 در مطالعه تصادفی، دوسوکور و کنترل شده با دارونما شرکت کردند. آزمودنی ها پس از آشنایی با نحوه فعالیت و گرفتن اولین نمونه خون به صورت ناشتا، به مدت دو هفته شروع به مصرف مکمل عصاره توت فرنگی و دارونما کردند و صبح روز پانزدهم برای بار دوم به صورت ناشتا از آزمودنی ها نمونه خونی گرفته شد؛ سپس هردو گروه آزمـودنی در یک جلسه تمرین مقاومتی بـا شـدت 80 درصد یک تکرار بیشینه که شامل اجرای سه دوره با تکرار 8 تا 10 تایی و دوره سوم ادامه حرکت تا حد واماندگی از 7 حرکت (پرس سینه، سیم کش، پرس پا، جلو ران، جلو بازو با هالتر، خم کردن زانو و سرشانه با هالتر) بود، شرکت کردند و بلافاصله پس از تمرین از آزمودنی ها برای بار سوم نمونه خون گرفته شد. نمونه های خون جهت اندازه گیری کاسپاز-3 و سیتوکروم c جمع آوری و به آزمایشگاه انتقال داده شد. نتایج: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر حاکی از معنی دار شدن اثر زمان در گروه دارونما و نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی حاکی از افزایش معنی دار غلظت کاسپاز-3 در پس آزمون نسبت به حالت پایه(0001/0p=) و در پس آزمون نسبت به پیش آزمون (0001/0p=) بود. بررسی تفاوت بین گروهی حاکی از بالاتر بودن غلظت کاسپاز-3 در گروه دارونما در پس آزمون نسبت به گروه مکمل عصاره توت فرنگی (55/34F(2,14)= و 0001/0p=) و عدم تغییر معنی دار در پیش آزمون بین دو گروه دارونما و مکمل (033/0F(2,14)=و 85/0p=) می باشد. در ارتباط با غلظت سیتوکروم c اثر زمان در گروه دارونما (64/186F(2,14)= و 0001/0p=) معنی دار شد بنابراین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی حاکی از افزایش معنی دار غلظت سیتوکروم c در پس آزمون نسبت به حالت پایه (0001/0p=) و در پس آزمون نسبت به پیش آزمون (0001/0p=) می باشد. . بررسی تفاوت بین گروهی حاکی از عدم تفاوت معنی دار بین دو گروه در حالت پایه (02/1F(1,14)= و 32/0p=) و پیش آزمون (67/0F(1,14)= و 42/0p=) می باشد و تنها غلظت سیتوکروم c در گروه دارونما در پس آزمون نسبت به گروه مکمل عصاره توت فرنگی (55/34F(2,14)= و 0001/0p=) به طور معنی داری بالاتر بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که مصرف مکمل عصاره توت فرنگی از افزایش سطوح سرمی کاسپاز-3 و سیتوکروم c بعد از فعالیت مقاومتی حاد پیشگیری کرد و مانع از افزایش سطوح این شاخص ها بعد از فعالیت مقاومتی گردید، بنابراین به نظر می رسدکه مصرف عصاره ی توت فرنگی می تواند از افزایش بیومارکرهای آپوپتوزیس پس از فعالیت مقاومتی در زنان غیر ورزشکار جلوگیری کند.