ماهیت متغیر مصرف کننده و ساختاردهی مجدد روابط میان سازمان و مصرف کنندگان باعث می شود تا مجدداً مفهوم مدرن سازمان و مرزهای دقیق آن مورد ارزیابی قرار گیرد . همان طورکه سازمان ها به تولیدکننده هویت، تجارب و معانی زندگی می پردازند، مصرف کنندگان نیز به طور فزاینده ای به دنبال ایفای نقشی فعال در تعیین ویژگی ها و اجزای محصولات مصرفیشان هستند. آنها می خواهند تا بخشی از فرایند تولید محصولات باشند نه اینکه فقط محصولات تکمیل شده را انتخاب کنند . با ایجاد چنین روابطی، مرزهای سازمان محو شده و ماهیت سازمان ها دچار تغییر می شود . مدیریت دانش بازاریابی مفهوم جدیدی است که در سالیان اخیر شکل گرفته است. آگاهی نسبت به مدیریت دانش بازاریابی موجب برآوردن نیازهای مشتریان، ایجاد ارزش برتر برای آنان، جمع آوری اطلاعات از مشتریان و رقبا و توزیع آن در سازمان و استفاده از آن در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های استراتژیک می شود. از طریق مدیریت دانش بازاریابی می توان یادگیری سازمانی، نوآوری، ساختار سازمانی و استراتژیها را عمیق تر ساخته و مزیت رقابتی ایجاد نمائیم. در این مقاله ابتدا به بررسی نقش مدیریت دانش در خلق مزیت رقابتی در فرآیندهای مدیریت ارتباط با مشتری پرداخته و در نهایت به ارائه چارچوبی برای اجرای مدیریت دانش بازاریابی مبتنی بر ارزش برای سازمانهای نوین می پردازیم.