در عصر حاضر توجه به دانش و پویایی آن عامل مهمی است که می تواند سازمانها را همچنان در کورس رقابت نگه دارد. از طریق بررسی ایستایی دانش می توان عوامل موثر بر دانش شناسایی کرد و با حذف و یا کاهش آن پویایی دانش را در سازمان تضمین کرد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تدوین مدل ایستایی دانش در یک زمینه سازمانی است. از طریق یک پرسشنامه معتبر(روایی و پایایی) فرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 1732 کارکنان بانکهای خصوصی و دولتی شهرستان سنندج بودند. در مجموع 200 پرسشنامه کاملا پر شده جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از SPSS و LISERLاستفاده شد. شاخصهای:RSMEA=0.000, df =1, and Chi-square=0.971, RMR =. 241, NFI =. 990, CFI =1. 000, GFI=. 998, AGFI =0.971نشان از برازش مدل را دارد. نتایج نشان می دهد که تنها متغیر سازمانی است که بر ایستایی یادگیری و ایستایی تجربه تاثیر دارد. متغیر سازمانی و متغیرIT نیز در تعامل با یکدیگرند که نهایتا بر متغیر فردی تاثیر دارند. به عبارت دیگر هرچند متغیرIT تاثیر مستقیمی بر ایستایی دانش ندارد اما بواسطه متغیر سازمانی تاثیر غیرمستقیمی بر آن دارد. یافته همچنین بیان می دارند که بانکها از ایستایی یادگیری رنج می برند اما هیچ تفاوت معنی داری بین بانکهای خصوصی از لحاظ ایستایی وجود ندارد.