در عصر حاضر توجه به دانش و پویایی آن عامل مهمی است که می تواند سازمانها را همچنان در کورس رقابت نگه دارد. از طریق بررسی ایستایی دانش می توان عوامل موثر بر دانش شناسایی کرد و با حذف و یا کاهش آن پویایی دانش را در سازمان تضمین کرد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تدوین مدل ایستایی دانش در یک زمینه سازمانی است. از طریق یک پرسشنامه معتبر( روایی و پایایی) فرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 1732 کارکنان بانک های خصوصی و دولتی شهرستان سنندج بودند. در مجموع 200 پرسشنامه کاملا پر شده جمع-آوری شد. برای تحلیل داده ها از SPSS و LISERL استفاده شد. شاخص های به کار برده شده نشان از برازش مدل دارد. نتایج نشان می دهد که تنها متغیر سازمانی است که بر ایستایی یادگیری و ایستایی تجربه تاثیر دارد. متغیر سازمانی و متغیر IT نیز در تعامل با یکدیگرند که نهایتا بر متغیر فردی تاثیر دارند. به عبارت دیگر هرچند متغیر IT تاثیر مستقیمی بر ایستایی دانش ندارد اما بواسطه متغیر سازمانی تاثیر غیرمستقیمی بر آن دارد. یافته همچنین بیان می دارند که بانک ها از ایستایی یادگیری رنج می برند اما هیچ تفاوت معنی داری بین بانک های خصوصی از لحاظ ایستایی وجود ندارد.