1404/09/14
پرویز کفچه

پرویز کفچه

مرتبه علمی: استادیار
ارکید: 0000-0003-1451-4793
تحصیلات: دکترای تخصصی
شاخص H:
دانشکده: دانشکده علوم انسانی و اجتماعی
اسکولار:
پست الکترونیکی: p.kafcheh [at] uok.ac.ir
اسکاپوس: مشاهده
تلفن:
ریسرچ گیت:

مشخصات پژوهش

عنوان
نقش تفکر استراتژیک در عملکرد شرکت، با تعدیل عوامل محیطی (مطالعه موردی شرکت‌های کوچک و متوسط استان تهران)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
تفکر استراتژیک، عملکرد سازمانی، شرکت‌های کوچک و متوسط، عوامل محیطی
سال 1404
پژوهشگران عرفان فرهمندپور(دانشجو)، پرویز کفچه(استاد راهنما)

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تفکر استراتژیک در عملکرد شرکت با تعدیل عوامل محیطی در شرکت‌های کوچک و متوسط استان تهران انجام شده است. با توجه به اهمیت روزافزون بنگاه‌های کوچک و متوسط در رشد اقتصادی، اشتغال‌زایی و تاب‌آوری در برابر تحولات محیطی، شناسایی عوامل مؤثر بر عملکرد این شرکت‌ها از اولویت‌های پژوهشی در حوزه مدیریت استراتژیک محسوب می‌شود. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی–همبستگی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه شرکت‌های کوچک و متوسط فعال در استان تهران در سال ۱۴۰۳ به تعداد ۳۸۰ واحد بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه ۱۸۰ شرکت تعیین و با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای شامل ۸۸ گویه بود که متغیرهای ساختار سازمانی، منابع سازمانی، فرهنگ سازمانی، تغییرات تکنولوژی، تفکر استراتژیک، عوامل محیطی و عملکرد سازمانی را پوشش می‌داد. روایی ابزار با استفاده از روایی صوری و محتوایی و تأیید متخصصان حوزه مدیریت تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بالاتر از 0.7 برای تمامی متغیرها محاسبه گردید. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل‌سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم‌افزار Smart PLS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفکر استراتژیک با تعدیل عوامل محیطی تأثیر معناداری بر عملکرد شرکت‌ها دارد (t=3.609، β=0.123). همچنین ساختار سازمانی، منابع سازمانی و تغییرات تکنولوژی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شرکت‌ها داشتند، اما فرهنگ سازمانی تأثیر معناداری نشان نداد. شاخص برازش کلی مدل (GOF) برابر با 0.612 برای مدل اصلی و 0.557 برای مدل فرعی بود که نشان‌دهنده برازش مطلوب مدل است. در مجموع، یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که در محیط‌های متلاطم و رقابتی، تفکر استراتژیک و عوامل ساختاری و فناورانه نقش کلیدی در ارتقاء عملکرد شرکت‌های کوچک و متوسط ایفا می‌کنند. این نتایج می‌تواند مبنایی برای طراحی سیاست‌های حمایتی، آموزش مدیران و بازنگری در ساختارهای سازمانی این شرکت‌ها باشد.