بحران مالی 2002 نمونه ای از عدم قطعیت بارز در شرایط تامین مالی شرکت محسوب می شود. به دلیل شرایط تامین مالی تصادفی در شرکتها، ما چارچوب پیوسته دینامیک تئوری Q در آن شرکتها که دارای انگیزه صرفه جویی های احتیاطی، زمان بندی بازار به منظور تامین مالی خارجی و تصمیم گیری های پرداختی هستند، را توسعه دهیم. این مدل به پیش بینی موارد ( 1) کاهش سرمایه گذاری و پرداخت ها در زمان های نامناسب ( 3)صدور سهام در زمان های مناسب حتی بدون نیازهای مالی ضروری؛ ( 2) همبستگی مثبت بین صدور سهام و موج بازخرید سهام می پردازد. ما به صورت کمی نشان میدهیم که با تنظیم شرکت در مدل پیشبینی بحران های مالی آتی، اثرات واقعی شوک های مالی کاهش یابد یا برطرف شود.