چکیده: مقدمه و هدف: نوجوانی دوره ای از رشد است که با تغییرات سریع جسمانی، روانی، اجتماعی و فرهنگی همراه است و الگوهای رفتاری که در این دوره شکل می گیرند، آینده فرد را به شدت تحت تاثیر خود قرار می دهند. نوجوانان به عنوان گروه اصلی در معرض رفتارهای پر خطر محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در بروز تمایل به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های همبستگی با استفاده از روش های مدل مسیر می باشد. 395نفر (شامل 182 دختر و 213 پسر) از شهرستان ایذه در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد که مقیاس نظارت والدین (PMS)، پرسشنامه همنشینی با همسالان بزهکار پاسکال و همکاران (ADPS) و نگرش به بزهکاری (ADS) پاسخ دهند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دختران به نسبت پسران رفتارهای پر خطر کمتری نشان می دهند(01/0> p)، نظارت والدینی بیشتری ادراک می کنند(01/0> p) و در همنشینی با همسالان بزهکار نمرات پایین تری گزارش میکنند(01/0> p). نظارت والدینی تاثیر منفی و معنی داری بر همنشینی با همسالان بزهکار دارد(01/0> p). همنشینی با همسالان بزهکار رابطه مثبت و معناداری با گرایش مثبت به رفتارهای بزهکارانه دارد. نظارت والدینی با واسطه همنشینی با همسالان بزهکار بر نگرش منفی به بزهکاری ارتباط معکوس دارد(01/0> p). شاخص های برازش کلی مدل نشان می دهد میزان کای اسکور نسبی 26/2 و میزان GFI و AGFI به ترتیب 95/ و 92/0 و RMSEA نیز 052/0 به دست آمد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که دختران به نسبت پسران گرایش به رفتارهای پر خطر کمتری نشان می دهند(01/0> p)، نظارت والدینی بیشتری ادراک می کنند(01/0> p) و در همنشینی با همسالان بزهکار نمرات پایینتری گزارش میکنند(01/0> p). بحث: همنشینی بیشتر با همسالان یزهکار تاثیر قابل توجهی بر گرایش مثبت به بزهکاری دارد. گروه های همسالان یکی از اصلی ترین الکوهای رفتاری هستند که نقش شکل دهنده در گرایش ها و رفتارهای نوجوانان دارند. به نظر میرسد با افزایش سطح نظارت والدین بر امور فرزندان، همنشینی با همسالان بزهکار و به تبع آن اثرپذیری از آنان کمتر شده و باعث میشود تاثیر شبکههای ارتباطی بیرون خانواده بر جهت دهی رفتار کمتر شود. بر اساس این یافتهها خانواده را همچنان میتوان نافذت