حفظ تعادل لحظه ای بین تولید و مصرف، دغدغه همیشگی بهره برداران سیستم قدرت است. در سیستم های قدرت فعلی، با حضور ماشین های سنکرون، آیینه تمام نمای این تعادل، رفتار فرکانس سیستم است که در طول سال ها، پژوهش های ارزنده ای به جهت مدیریت انحرافات فرکانسی برخاسته از نوسانات بار و یا وقفه در تولید صورت گرفته است. در سال های اخیر، با پیدایش مفهوم شبکه هوشمند و تلاش برای ارتقای سطح قابلیت اطمینان سیستم قدرت، ریزشبکه ها که به مثابه سلول های کنترل پذیر شبکه هوشمند هستند، به عنوان ابزاری مناسب برای ارتقای شاخص های اقتصادی، زیست محیطی و امنیت سیستم قدرت مورد توجه بسیاری هستند. مسأله کنترل فرکانس در ریزشبکه ها، نیازمند بازنگری جدی تری است. به عبارت بهتر، اندازه کوچک ریزشبکه های جزیره ای، سطح بالای نوسانات توان تولیدی و مصرفی و ذخیره اینرسی پایین به دلیل استفاده گسترده از منابع انرژی پراکنده با واسط الکترونیک ـ قدرت، فرکانس ریزشبکه ها را با خطر ناپایداری بیشتری مواجه کرده است. اهمیت این مسأله به ویژه در حالت عملکرد جزیره ای دوچندان می باشد. با توجه به ارتباط تنگاتنگ میان فرکانس و الزامات تسهیم توان ریزشبکه ها، تأمین خدمات جانبی کافی برای مدیریت فرکانس در چارچوبی اقتصادی و زیست محیطی چالش بزرگی بر سر راه سیستم مدیریت انرژی ریزشبکه ها محسوب می شود. پرواضح است که با توجه به کوچک بودن ابعاد ریزشبکه ها، تابع هدف اصلی آن ها باید مبتنی بر شاخص های فنی باشد تا شاخص های اقتصادی و زیست محیطی. اما از سوی دیگر، نمی توان شاخص های فنی ریزشبکه ها (مانند ولتاژ و فرکانس) را بهینه نمود، اما از قیود اقتصادی و زیست محیطی متناظر با شکل گیری ریزشبکه ها، غافل ماند. با توجه به این نیاز، ضمن مدل سازی دقیق رفتار وابسته به فرکانس اجزای ریزشبکه، طرح جدیدی را برای سیستم مدیریت انرژی ریزشبکه ها پیشنهاد می شود که تابع هدف اصلی آن مبتنی بر فرکانس ریزشبکه است. در ساختار پیشنهادی، بهره بردار مرکزی ریزشبکه، با توجه به عملکرد کنترل کننده های کاهشی نصب شده در واحدهای با واسط اینورتری و به کمک مفهوم اینرسی مجازی، به مدیریت فرکانس ریزشبکه در یک طرح کنترل سلسله مراتبی متمرکز می پردازد.