«کاوه و ضحّاک» روایتی اسطورهای در فرهنگ و ادب کردی است که در ادب دری بیشتر با نام «فریدون و ضحّاک» شناخته است. این عنوان متفاوت، گویای تفاوتهای بنیادین در ساختارها و درونمایههای دو روایت هم هست و نشان میدهد که روایتها در دو اقلیم جدا از هم تکامل یافتهاند. این روایت اسطورهای از دیدگاههای مختلفی بررسی شده که پارهای از این بررسیها به زمان و مکان شکلگیری آن میپردازد. در این باره دو رویکرد وجود دارد: نخست رویکرد تاریخی که آن را بازگوکنندۀ سقوط مادها در زاگرس میداند؛ دوم رویکرد فرهنگی که به دلیل پیشۀ آهنگری کاوه، آن را به روزگار پیدایی شهرنشینی در دورۀ اشکانی نسبت میدهد. رهیافتی انضمامی در این رویکرد، مکان پیدایی روایت را خراسان میشناساند. جستار حاضر، به شیوۀ توصیفی تحلیلی و با دلالتیابی از شواهد درونروایی، این روایت را اسطورهای (و نه تاریخی) میداند که از زاگرس برآمد و به جاهای مختلف، از جمله خراسان سیر کرد و در این مسیر، دگردیسیهایی را به خود دید و عناصر تازهتری را به ویژه از آیین زرتشتی پذیرفت و در پردازش نهایی، سر از شاهنامهها درآورد.