ساختارگرایی یکی از رایج ترین و دیرپاترین مکتب های روایت شناسی است. این دیدگاه به پیروی از زبان شناسی پایه ریزی شد؛ و در پی تدوین دستور زبان داستان بود تا بتواند ساختار روایت های پایه را توضیح دهد. بر اساس نظریه گریماس، هر داستان از تعدادی پی رفت و هر پی رفتی از تعدادی الگوی کنش تشکیل شده است. مرزبان نامه یکی از آثار تمثیلی زبان فارسی است که سعد الدین وراوینی در اوایل قرن هفتم آن را از زبان طبری کهن به نثر فنی فارسی و به شیوه ی کلیله و دمنه ترجمه کرده است. ساختار منسجم و جنبه های روایی این اثر ، سبب شده است که بتوان آن را از چشم انداز نظریه های نقد ادبی بازخوانی کرد. از این روی، کنش های دو حکایت کنشگر محور داستان « شاه اردشیر و دانای مهران به» و داستان «سه شریک راهزن» از باب سوم که با طرح باب سوم پیوند دارد، با رویکرد گریماس بررسی میشود. در این مقاله بر پایه ی رویکرد گریماس نشان داده شده که این شیوه برای بررسی حکایت های فارسی از چه میزان توانایی برخوردار است. روشن شد که در این حکایت ها، کنشگرها مهم ترین تشکیل دهنده عناصر داستان هستند که علاوه بر شخصیت های اصلی، مفاهیم انتزاعی، ویژگی های شخصیتی و ظاهری شخصیت ها را نیز در برمی گیرد.