نگارش رمان در ایران با الهام از نمونه های غربی آن آغاز شد. در این میان توجه به واقعیت های اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار گردید. نویسندگانی مانند چوبک، آل احمد و ... در میان نویسندگان نسل اول و دوم و فقیری، درویشیان و ... در میان نویسندگان نسل بعد از رمان به عنوان ابزار مبارزه با مفاسد اجتماعی استفاده کردند. از این روی با توجه به هدف مشترک، بیهوده نیست که در آثار آنان هر چند از دو نسل متفاوت باشند به دنبال عناصر مشترکی بگردیم. در این مقاله بر اساس عناصر داستان از قبیل: روایت، شخصیت، لحن، درآمیختگی تاریخ و اسطوره، واقع نگاری و ... شباهت ها و اختلاف های آن ها مورد بررسی قرار گرفته است.