در این مقاله بر اساس رویکرد نقد ساختارگرایی حکایت «غلام و بازرگان» از باب دوم مرزبان نامه تحلیل شده است. در این تحلیل بر اساس شیوه ی پراپ در ریخت شناسی قصه های پریان، به دو بن مایه ی سفر و بازگشت از سفر» توجه شده است. این دو بن مایه که در اثر پراپ یکی از سی و دو خویشکاری قهرمان محسوب می شوند، با کهن الگوی اسطوره ای آشناسازی و میرنوروزی، تطبیق داده شده اند. در این مطابقه عناصر سازنده اسطوره و حکایت با همدیگر مقایسه شده، ظرفیت تأویل پذیری اسطوره ای این حکایت و برابری آن با دو بن مایه ی اسطوره ای نشان داده شده است.