اگر چه که استفاده از قطعات مرغوب در ساخت یک سیستم صنعتی قابلیت اطمینان و دسترسی پذیری آن را افزایش می دهد، اما از سوی دیگر، این کار نیازمند صرف هزینه های بیشتری برای تأمین این قطعات است. در رویکرد ارائه شده در این مقاله، ابتدا دسترسیپذیری یک سیستم صنعتی با استفاده از زنجیره مارکوف مدل می شود، همچنین نرخ خرابی در این زنجیره به صورت عدد فازی مثلثی و نرخ تعمیر به صورت عدد قطعی بیان شده است. سپس نتایج آن در توسعه یک مدل برنامه ریزی مختلط عدد صحیح غیرخطی به کار می رود که با حل آن، قطعات سیستم به گونه ای انتخاب می شوند که مجموع هزینههای ساخت و بهره برداری سیستم کمینه شود. هزینه های درنظرگرفته شامل؛ شامل هزینه احداث (هزینه خرید قطعات و تاخیر) و هزینه بهره برداری (هزینه نیمه بار شدن و از کار افتادگی سیستم) است. روش های سنتی تئوری قابلیت اطمینان، بر اساس فرضیه دو وضعیتی و تئوری احتمالات بنا شده اند. برخلاف تئوری کلاسیک قابلیت اطمینان، عملکرد بعضی از سیستم ها تنها دارای دو حالت منطقی عملکرد مطلوب و شکست نیست، بلکه روی طیفی از شکست کامل تا سلامت کامل قرار می گیرد. علاوه بر این، در دنیای واقعی همیشه اطلاعات مربوط به پارامترهای سیستم به صورت دقیق و قطعی وجود ندارد. منطق فازی یکی از ابزارهای مؤثری است که می تواند در شرایط عدم قطعیت، برای ارزیابی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری مورداستفاده قرار گیرد. با این وجود، در کاربردهای دنیای واقعی، داده های آماری برای توزیع های طول عمر، هرگز دقیق و کامل نیستند، علاوه بر این به دلیل وجود قضاوت های ذهنی و ادراک غیردقیق در جمع آوری داده های آماری، اغلب در داده ها فازی بودن و تصادفی بودن مخلوط می شوند. از این رو در این پژوهش هزینه ها، نرخ خرابی، قابلیت اطمینان، دسترسی پذیری و احتمال قرار گرفتن سیستم در هر حالت به صورت اعداد فازی مثلثی در نظر گرفته شده اند. سیستم مورد بررسی ما نیز یک سیستم چند وضعیتی است که دارای سه وضعیت بار کامل، نیمه بار و ازکارافتاده است. در این مدل فاصله زمانی تحویل و سرعت تعمیر قطعات لحاظ شده است. مدل به کاررفته برای یک نمونه موردی به سه روش: (1) حل دقیق، با استفاده از نرم افزار GAMS، (2) الگوریتم ژنتیک و (3) شمارش کامل حل شده و نتایج مقایسه شده اند. در آخِر، اثر تغییر در محدودیت بودجه ساخت بر نتایج مدل بررسی شده است. نتایج پژوهش بر اهمیت در نظر گرفتن اثر انتخاب قطعات مشابه در هنگام ارزیابی دسترسیپذیری و هزینه کل سیستم تأکید دارد.