پروفسور شوآرت در سال 1920 برای اولین نمودارهای کنترل کیفیت (PCC) را معرفی نمود. از آن زمان تاکنون، این نمودارها همچنان یک روش مناسب برای پایش و کنترل فرآیندها تلقی می شوند. با معرفی منطق فازی بسیاری از دانشمندان سعی کردند تا از نمودارهای کنترل فازی برای افزایش انعطاف پذیری و مواجهه با عدم قطعیت های داده ها استفاده کنند. غالبا در این نمودارها از سطح برش آلفا برای تعیین میزان فازی بودن نمودارها استفاده می شود که با توجه به شرایط فرآیند و تجربیات گذشته تعیین می شود. ولی تا کنون به این نکته توجه نشده است که تغییر سطح برش آلفا چگونه اصلی ترین معیارهای ارزیابی توانایی نمودارهای کنترل یعنی مقادیر خطاهای نوع 1 و 2 را تغییر می دهد. در این پژوهش ابتدا به معرفی نمودارهای کنترل کیفیت و مفاهیم خطاهای نوع اول و دوم در آنها می پردازیم. سپس به معرفی نمودارهای کنترل فازی پرداخته و در مورد نحوه محاسبه خطاهای نوع اول و دوم در آنها بحث می کنیم. سپس با توجه به اینکه مقدار برش آلفا، در این نمودارها باید بگونه ای تعیین شود که تعادل مناسبی بین این خطاها ایجاد شود، به بررسی رابطه ی بین تغییر سطح برش آلفا و خطاهای نوع 1و 2 می پردازیم. از آنجا که مقادیر هزینه های کیفیتی فرآیند مستقیما با خطاهای نوع اول و دوم در نمودارهای کنترل آنها رابطه دارد، نتایج به دست آمده می تواند در طراحی اقتصادی نمودارهای کنترل فازی مورد استفاده قرار گیرند.