این مقاله یک مدل ریاضی در راستای برنامهریزی مطلوب تعمیرات اساسی ماشینآلات، در شرایط محدودیت دسترسی به قطعات یدکی، عدم قطعیت ارائه میکند. پارامترهای هزینه تعمیرات، تقاضا، راندمان دستگاهها، قیمت فروش هر واحد محصول و میزان تولید بهعنوان پارامترهای فازی در یک مدل برنامهریزی چندهدفه مختلط عدد صحیح غیرخطی بهکاربرده شدهاند. با حل این مدل، زمان انجام تعمیرات اساسی تجهیزات بهگونهای مشخص شود که سود بیشینه شده و به طور همزمان زمان تعمیرات کمینه و قابلیت اطمینان نیز بیشینه شود. دو روش بهینهسازی نیل به هدف و بهینهسازی فازی به عنوان رویکردهای حل مثال عددی، برای یک سیستم تولیدی فرضی استفاده شدهاند. با حل مسئله، با استفاده از نرمافزار GAMS، پاسخهای بهینه مثال موردنظر، برای هر دو روش حل محاسبه و نتایج آنها با یکدیگر مقایسه شده است. تحلیل حساسیت پاسخ بهینه، نسبت به تغییر پارامترهای اصلی مدل انجامشده و نتایج بهصورت نمودار نشان دادهشده است. این نتایج بیانگر آن است که رویکرد فازی نسبت به روش نیل به هدف، انعطاف زیادی در انتقال انتظارات تصمیمگیرندگان به فرآیند مدلسازی دارد، زیرا با استفاده از آن میتوان بهخوبی نظر تحلیلگر را در رابطه با اولویتبندی توابع هدف، در مدل برنامهریزی ریاضی، منعکس نمود.