1403/02/16
محمد رزم کبیر

محمد رزم کبیر

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 7896321
دانشکده: دانشکده کشاورزی
نشانی: سنندج، دانشگاه کردستان، گروه علوم دامی
تلفن: 00989188758565

مشخصات پژوهش

عنوان
مقایسه عملکرد چهار نژاد زنبورعسل (کارنیکا، ایتالیایی، مدا و هیبریدی از مدا و کارنیکا) در مناطق کوهستانی غرب کشور ایران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
زنبور عسل، نژاد کارنیکا، زنبور عسل ایرانی، گرده گل، عسل طبیعی
سال 1399
پژوهشگران عثمان رایگان(دانشجو)، مختار غفاری(استاد راهنما)، علی هاشمی(استاد راهنما)، محمد رزم کبیر(استاد مشاور)، ناصر تاج آبادی(استاد مشاور)

چکیده

عملکرد زنبور عسل تحت تاثیر عوامل مختلفی از قبیل ژنتیک و نژاد زنبور عسل، آب وهوا و شرایط محیطی، مدیریت کلنی و نحوه کنترل بیماری ها و مبارزه با آفات قرار می گیرد. با توجه به این که کلنی های با ژنوتیپ های متفاوت، رفتارها و احتمالاً عملکرد متفاوتی را از خود نشان می دهند، در این تحقیق عملکرد چهار نژاد زنبورعسل (کارنیولان، ایتالیایی، ایرانی و هیبرید ایرانی و کارنیکا) در مناطق کوهستانی غرب ایران مورد مقایسه قرار گرفت. برای این منظور پس از تهیه ملکه های مورد نظر، تعداد 64 کندوی تازه و خالی از قاب، تهیه و به 4 گروه نژادی اختصاص یافت. در هر گروه نژادی ابتدا کلنی ها از نظر جمعیت و ذخیره عسل و گرده همسان سازی شدند. صفات مورد مطالعه شامل عسل تولیدی، جمع آوری گرده، کیفیت زمستان گذرانی، رفتار تهاجمی، قابلیت تشخیص گل های مسموم و رفتار بچه دهی بودند. مجتمع پروش زنبور عسل و تولید ملکه برادران رایگان واقع در شهرستان مریوان (35.7550° N, 46.5250° E) به عنوان مزرعه ی تحقیقاتی این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. داده ها و رکوردهای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از نظر صفات وزن گرده جمع آوری شده و عسل طبیعی تولید شده، بین گروه های نژادی مختلف اختلاف معنی دار وجود دارد(p<0.05). هر چند نژاد زنبور عسل ایرانی از نظر این دو صفت تنوع زیادی داشت اما صفات وزن گرده جمع آوری شده و عسل طبیعی تولید شده در هیبرید ایرانی×کارنیکا از سایر نژادهای مورد مطالعه بیشتر بود. این مساله به سبب هتروزیس، تکمیل کنندگی نژادی و استفاده از کلنی های برتر نژاد ایرانی در لاین پدری بود. از نظر زمستان گذرانی که بر اساس دو شاخص کاهش جمعیت و مصرف عسل بررسی شد، گروه نژادی هیبرید ایرانی×کارنیکا مطلوبیت بیشتری داشت. از نظر رفتارهای بچه دهی، نژاد زنبورعسل ایرانی به طور معنی داری در سطح بالاتری نسبت به نژادهای دیگر قرار داشت(p<0.05). کمترین توانایی در تشخیص سموم گل مربوط به نژاد ایرانی بود. ارزیابی مشاهده ایی و تعداد بالای نیش وارده به گوی چرمی در نژادی ایرانی بیانگر رفتار تهاجمی بالاتر در این نژاد بود. به طور کلی نتایج این تحقیق بیانگر عملکرد مطلوب گروه نژادی هیبرید از نظر بسیاری از صفات اقتصادی است. به منظور ارتقا و بهبود کارائی صنعت زنبورداری، بهره گیری از آمیحته گری نژادهای بومی با نژادهای برتر در ایستگاه های پرورش و تولید ملکه پیشنهاد می شود.