1403/02/14
محمد رضا عزیزی پور

محمد رضا عزیزی پور

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس: 452
دانشکده: دانشکده زبان و ادبیات
نشانی: دانشکده زبان وادبیات
تلفن: 087-33664600

مشخصات پژوهش

عنوان
دراسه حول القصه القصیره جدا فی الأدبین الأهوازی والمغربی. (سعید مقدم وعبد الرحیم التدلاوی أنموذ ًجا)
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
داستان مینیمال، ادبیات اهوازی، ادبیات مغربی، سعید مقدم، عبد الرحیم التدلاوی
سال 1398
پژوهشگران علی پوردلفی زاده(دانشجو)، محمد رضا عزیزی پور(استاد راهنما)، هادی رضوان(استاد مشاور)

چکیده

ادبیات داستانی در سالهای معاصر پیشرفت مشهودی داشت، و انواع مختلفی از آن منشعب شده اند: بزرگترین آنها رمان وکوچکترین وجدیدترین آنها "داستان مینیمال" یا "داستان بسیار کوتاه کوتاه" است. در ابتدا و آغاز نوع داستانی مینیمال، قصههای نوشته شده در این زمینه در مجلهها و روزنامههای چاپ شده منتشر میگردید، ونظریههای مختلفی در مورد ریشههای آغازین این نوع داستانی وجود داشت، که این نظریهها در این تحقیق مورد بررسی قرار خواهند گرفت. همزمان با پدیدار شدن اینترنت داستان مینیمال به شکل گستردهای منتشر شدند، و قصههای نوشته شده در گروهها و وبلاگها و شبکههای مجازی عرضه میشد، و در همان جا بدست ادیبان و ناقدان بزرگ مورد مناقشه و بررسی قرار میگرفت. بعضی از عناصر و ویژگیها هستند که وجود آنها در متن داستانی الزامی است، تا بتوان عنوان "داستان مینیمال" را بر آنها گذاشت. همچنین نظرات مختلفی بر این عناصر وجود دارند که در این تحقیق مهمترین آنها ذکر می شوند مانند: وحدت و یگانگی فکر وموضوع، پارادوکس، تراکم و فشردگی کلمات، جملات فعلیه. در این تحقیق به چگونگی نمایان شدن این عناصر در داستانهای دو داستان نویس اشاره خواهد شد، واینکه چگونه وجود این عناصر باعث شده که متن داستانی آنها در سطح ادبی و زیبایی بالایی قرار گیرد. در این پایاننامه بر روی داستان مینیمال در دو ادبیات اهوازی و مغربی تمرکز خواهد شد. دو ادبیاتی که در طول تاریخ و در گذر عصرهای مختلف نویسندگان و محققان وادیبان بزرگی را تقدیم ادبیات عرب کرده اند. همچنین این پایاننامه محدود به دو داستان نویس خواهد شد: عبد الرحیم التدلاوی از مغرب و داستان پرداز اهوازی سعید مقدم، به علاوه اینکه محتوای داستانهای آنها مورد بررسی قرار خواهد گرفت، واین کار بدون شک دقت و تأمل فراوانی را می طلبد تا اینکه محقق توانایی تعمق در داستانهای آنها را داشته باشد. بیشترین تمرکز دو داستان نویس بر روی پدیدههای اجتماعی است، پس در داستانهای خود جامعه و پدیدههای مشهود در آن را ذکر کردند، وآنچه شایستهی اصلاح است را با رمز وتمسخر مورد نقد قرار دادند. التدلاوی در دو مجموعه مورد بررسیش-"الطیور لا تنظر خلفها حین تحلّق" و"رنین الانکسار"-داستان نویسی پسامندرنیسم است، چه از جنبهی بکارگیری مفاهیم و چه از جنبه موضوعات مورد بررسی و شیوهی نقدی که در پیش گرفته. اما سعید مقدم در دو مجموعهاش-"کبریاء" و "حکایت أبی"-از جهت موضوعات و مفاهیم بکار گرفته شده داستان سرایی اجتماعی است، که این از جمله نکات مهمی است که محقق در این پایاننامه که با روش تحلیلی توصیفی انجام شده است، به آن دست یافته است