نقد ساختاری یکی از شیوه های تازه، مدرن و نوبنیاد در نقد ادبی است که شیوه ای درون ادبیاتی است. این شیوه ی نقدی پایه و اساس هنری خود را از علم نوپای زبان شناسی، مخصوصاً دیدگاه های زبانشناس مشهور سوئیسی، فردینان دو سوسور و فرمالیست های روسی گرفته و بنیاد فکری و معرفت شناسی خود را از فلسفه های مدرن و پیچیده ی روز دریافت می دارد. تمام تلاش و کوشش شیوه ی نقد ساختاری بر کشف روابط کلی، راز آلود، سخت و پیچیده ی ساختار اثر ادبی است، که بیانگر حالات،افکار، عواطف، ساختارهای پیچیده ی نظام زبانی، هنری، ادبی و .... می باشد. برای چنین شیوه ی نقدی سه کارکرد بنیادی و اساسی را تعریف نموده اند؛ استخرااج اجزاء ساختار اثر، برقرار ساختن ارتباط بین اجزاء ساختار اثر، نشان دادن دلالت ودر کلیت ساختار اثر. ناقدانی در ادبیات غربی و عربی بدین شیوه ی نقدی پرداخته اند و آ ن را ستوده اند و دربارهی آن کتاب ها و مقاله ها نوشته اند. در تطبیق و جارای این شیوه ی نقدی باید نظام زبانی، موسیقایی، نحوی، معجمی، صرفی، رمزی، اشاری، معناشناسی، نظام فکری- محتوایی، نظام بیانی و ادبی را مورد تحلیل و کنکاش قرار داد.