فرهنگنویسی از اساسی ترین ضرورتها در توسعه فرهنگ و تمدن بشری است. فرهنگنویسی در زبان عربی از قدیم رایج بوده است، با گسترش فتوحات و ارتباط بیشتر عربها و عجمها، لحن و اشتباهات گفتاری در زبان عربی شیوع یافت و کمکم به تلاوت قرآن کریم نیز سرایت کرد لذا علماء بر این شدند تا کتابهایی در زمینه لغت و قواعد صرف و نحوی تالیف نمایند. روش فرهنگنویسی در زبان عربی ابتدا چنان بوده است که تعدادی از راویان کتابهایی تالیف کرده اند که مشتمل بر اسامی حیوانات، اعضای بدن، درختان، سایر اشیاء بود که آنها را اسماء الخیل، اسماء الاسد و... نامیدند. همچنین رسالههایی در افعال و مصادر فراهم میآوردهاند. پس از آن رسالهها کتاب العین تالیف خلیل بن احمد فراهیدی از نخستین قاموسهای معتبر عربی است، برخی از دیگر فرهنگهای مشهور عربی عبارتند از: کتاب لسان العرب تالیف ابن المنظور و کتاب القاموس تالیف فیروزآبادی و کتاب المعجم الوسیط که فرهنگی است که گروهی از ادیبان و لغتشناسان مصری به توصیه مجمع اللغه العربیه در مصر آن را تدوین کردهاند. فرهنگ الرافد فی لغه الاعلام تالیف دکتر محمدرضا عزیزی پور دارای ویژگیهایی است که برخی از آنها به طور مختصر عبارتند از: دقت در انتخاب کلمات و اصطلاحات، ذکر معادل دقیق فارسی لغات، آوردن معانی گسترش یافته، جدید، متعدد و مختلف برای یک واژه، معادلیابی برخی از امثال عربی، اشاره به معرب بودن واژهها، حرکتگذاری دقیق، آوردن کلمات و اصطلاحات تازه در زمینههای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و غیره، اجتناب از لغات متروک و غیر کاربردی، مرتب ساختن کلمات بر اساس شکل ظاهری و الفبای فارسی، پرهیز از حجیمسازی بیفایده کتاب.