ادبیات چه به عنوان یک هنر و یا به عنوان یک علم تاثیر زیادی در زندگی بشر دارد. به گونه ی که بین زندگی کردن و ادبیات رابطه ی مساوی برقرار است؛ ادبیات یعنی زندگی و زندگی یعنی ادبیات. اگرچه ادبیات در تمام لایه های زندگی حضور فعال دارد ولی این حضور در آغاز آشکار و روشن نیست. ادبیات هم در تقویت روحی و روانی و شکوفایی تخیل انسان و آشکار کردن او با نحوه ی زندگی نقش برجسته ای دارد و هم اینکه علوم مختلف بشری برای شرح و بیان موضوع، محتوا و اهداف خود به ادبیات نیازمندند. زیرا اغلب علوم ذاتا قواعد و ضوابط صرف هستند و وقتی که این قواعد به شرح آیند و تفهیم شوند، وظیفه ی آن بر عهده ی ادبیات است. می توان گفت وقتی که علوم می خواهند از حالت اجمال به تفصیل درآیند، طوری که برای مخاطبان قابل فهم باشند، از ادبیات کمک می گیرند.