در حکمت متعالیه «نبی» جامع جمیع کمالات نشئات سه گانه عقلی و نفسی و حسی است، و در نظام وجود و مراتب هستی حد مشترک میان عالم معقول و عالم محسوس است. نفس او موید به تایید الهی و مبادی عالیه وجود و مدیر و مدبر کلیه عالم محسوس است. بحکم عقل و قاعده لطف شریعت و شارع آن حافظ نظام و ضامن سعادت کلیه افراد بشر است. او بندگان را به انجام عبادات و پرهیز از مفاسد و دفع آن از حریم شریعت و مملکت ملزم می کند و در یک قوس صعودی آنها را از مقام حیوانیت به مقام قرب و دار کرامت راهنمایی می کند. نبوت روح شریعت است، و شریعت نیز برخلاف سیاست حکام و سلاطین موافق با نظام کل است و هدف آن مطیع و منقاد کردن عالم باطن است، افعال آن کلی و تام و امر آن لازم ذات شخص مامور است، و سر قوانین الهی متبلور در شریعت و ایجاب و الزام به عبادت آن است که عالم غیب عالم شهادت را به استخدام خویش درآورد و محسوس معقول گردد. برای حصول این مهم معرفت به مبداء و رسالت و توابع آن و همچنین اعمالی که نافع و حافظ حیات جسمانی انسان و نیز اموری که ابزار حفظ اموال اشخاص است از افصل اعمال و بزرگترین آن محسوب می شود و برعکس اعمالی که باب امور مذکور را مسدود نماید از پست ترین اعمال و بزرگترین گناهان بحساب می آید.