چکیده ابراهیم نصرالله ازرمان نویسهای موفق در ادبیات عربی است که علاوه بر نثر در زمینه شعر نیز پرآوازه است.اودرسال1954دربدترین شرایط زندگی ودر حالی که پدر ومادرش دردر سال 1948 به اجبار مجبور به ترک روستایشان شده بودند درعمان به دنیا آمد.با وجود تمام مشکلات توانست به مجموعهای ازآثار جهانی دست یابد که سبب روشن شدن مسیر نوآوریهای او میشوند.ابراهیم نصرالله در مرکز تربیت معلم عمان به تحصیل ادامه خود ادامه میدهد.حضور او دراین مکان امکان دستیابی او به اثار غسان کنفانی وسمیره عزام را فراهم میسازد.پس از پایان تحصیل او به عربستان ومنطقه ((القنفذه))می رودوبه مدت دو سال در انجا مشغول به تدریس میشود.زندگی سخت وطاقت فرسا در این مکان سبب نوشتن اولین مان ابراهیم نصرالله به نام ((براری الحمی ))می شود.پس از روی آوردن ابراهیم نصرالله به نوشتن رمان او توانسته است مجموعههای با ارزشی را به دنیای ادبیات تقدیم کند. بررسی عنصر شخصیت در این رمان، نشان میدهد که ابراهیم نصرالله، شخصیتهایی اندک متناسب با مضمون داستان و هدف خود را استفاده نموده است و آنها را در مکان مناسب قرار داده است. نویسنده از طریق این شخصیتها حالت نابسامان جامعه عربی در آینده را به تصویر کشیده است. شخصیت وشیوههای پرداخت شخصیت وکشمکش ونگاه به آینده ازعناصر اصلی این رمان است وتغیر وتحولات جامعه رابااسلوبی فانتزی وبا تمرکز بر فساددولت وکارگزاران آن به پیش میبردونشان میدهد چنین کارگزاری به مرور زمان دچاردگردیسی میشودوازفردی مخالف فساد وبی برنامگی وتبعیض دولتمردان به یک شخصیت فاسدوستمگر تغییر جهت میدهد. مهم ترین نتایج این تحقیق این است که در تقسیم بندی شخصیتهای رمان به انواع مختلف اصلی وفرعی-ساده وجامع –ایستا و پویا مشاهده میشود که تنها شخصیت اصلی این رمان (راشد)شخصیتی جامع و پویا دارد وتمام شخصیتهای ساده وبیشتر آنها ایستا هستندونویسنده در شخصیتپردازی از روشهای شخصیتپردازی مستقیم و غیرمستقیم بهره برده است ولی استفاده از روش غیرمستقیم، مخصوصا استفاده از گفت وگو به نسبت دیگر تکنیکها کاربرد بیشتری دارد. او در توضیح ویزگیهای شخصیت اصلی از هر دو روش استفاد کرده است اما بیشتر شخصیتهای فرعی به روش غیرمستقیم معرفی شدهاند. کلمات کلیدی: