مکتب ادبی رمانتیک در اواخر قرن هجدهم و تحت تأثیر تحولات و جریان های فکری و سیاسی طبقات متوسط اجتماعی، در کشورهای اروپایی شکل گرفت. در ادبیات عربی، خلیل مطران به عنوان طلایه دار مکتب رمانتیک شناخته شده است. طبیعت سحرانگیز لبنان، استعداد ذاتی، عواطف و احساسات لطیف و افکار انتقادی مطران، او را در این راه یاری نمود. در ادبیات کردی نیز مولوی کُرد به مثابه برجسته ترین شاعر این مکتب شناخته شده است. اما با توجه به اینکه بیسارانی بیش از به یک و نیم قرن پیش از مولوی زیسته و شاخصه های مکتب رمانتیک در سراسر اشعار وی موج می زند، می توان نتیجه گرفت که یکی از پیشگامان مکتب رمانتیک در ادبیات کردی، بیسارانی است. ازاین رو، نگارندگان مقاله در صدد آنند که با روشی توصیفی-تحلیلی، ضمن شناساندن این شاعر توانمند به خوانندگان فارسی زبان، پیشگام بودن وی را در مکتب رمانتیک نشان داده و همچنین با تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی، اشعار رمانتیک او را با اشعار رمانتیک خلیل مطران، شاعر معاصر عرب، مورد تطبیق و بررسی قرار دهند. یافته های پژوهش، ضمن توجه به پیشتاز بودن هر دو شاعر در این مکتب ادبی، این امر را نشان داده است که هر دو شاعر از بیشتر مولفه ها و شاخصه های رمانتیسم بهره جسته اند و در این میان نخست توصیف طبیعت سپس خیال پردازی و احساس سرشار دارای بیشترین بسامد هستند.