در سالهای اخیر به لحاظ تئوریک، کارهای کمی زیادی در رابطه با سرمایه فکری انجام شده است. هدف این مقاله بررسی و تحلیل کارهای تئوریک صورت گرفته در زمینه سرمایه فکری می باشد. بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که بخش اعظم کارهای تئوریک صورت گرفته در این زمینه عمدتا جنبه تجویزی دارند. مخصوصا در مواقعی که قرار است سیاست هایی در زمینه مسائل مالی و حسابداری اتخاذ گردد. نبود انتقادات سازنده در زمینه مسائل تئوریک سرمایه فکری نگرانی های جدی را موجب شده است. بنابراین احساس می شود که دامنه کار در این زمینه بسیار گسترده باشد. در نهایت این مقاله تلاش دارد تا در حد توان خود گام های مثبتی در این زمینه بردارد.