امروزه استقلال کشورها و جوامع بیش از هر زمان دیگری در تدبیر سازوکارهای جدید توسعه برای ورود به شرایط نوین جهانی نهفته است. با توجه به تغییر ذائقه سرمایه گذاری در منابع مادی و فیزیکی به منابع انسانی در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان منبع قدرت و مزیت رقابتی در عصر حاضر شناسایی شده، تولید فکر و اندیشه برای رودررو شدن با مسائل داخلی و جهانی، اهمیت منابع انسانی جوامع را به عنوان یک سرمایه بالقوه بیش از پیش آشکار می سازد. بدلیل پیشرفت فناوری اطلاعات و رقابتی شدن دانشگاهها در سالهای اخیر چنین بنظر می رسد که دانشگاهها در تحقق رسالت واقعی خود که همانا آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص است با چالشهاو نارسایی هایی روبرو هستند. در این بین نظام آموزش حسابداری که هم به عنوان زیر نظام آموزش و هم به عنوان زبان تجارت شناخته می شود، قادر به پرورش نیروی انسانی توانمندی که قدرت انعطاف پذیری بالایی با تغییرات شرایط تجارت جهانی را داشته باشند، نیست. پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش حسابداری می تواند با شناسایی فعالیتهای فاقد ارزش افزوده، نظام آموزش حسابداری را مورد بازاندیشی بنیادین قرار داده و با طراحی نو و ریشه ای فرآیندهای نظام، به افزایش و ارتقاء کیفیت خدمات آموزشی و ارائه خدمات آموزشی در کمترین زمان و همچنین کاهش قیمت تمام شده خدمات آموزشی، کارآمدی نظام آموزشی حسابداری را بهبود بخشد. این مقاله تلاش دارد که در ابتدا به تبیین مفهوم مهندسی مجدد و در ادامه به ضرورت پیاده سازی تکنیک مهندسی مجدد در نظام آموزش و در نهایت به ضرورت استقرار این تکنیک در نظام آموزش حسابداری بپردازد.