تعارض و همکاری یکی از مسائل مهم رفتار انسان ها و سازمان ها و ... است که این گونه رفتار هنگام تعامل با دیگران پدیدار می شود. مدیر و حسابرس، به ترتیب با استفاده از ابزارهای مدیریت سود و کیفیت حسابرسی، در جهت حداکثر کردن مطلوبیت خود و حفظ همکاری با یکدیگر تلاش می کنند. هدف پژوهش، بررسی این تعارض و همکاری بین مدیر و حسابرس در شرکت های بورس اوراق بهادار و یافتن نقطه تعادلی در منافع طرفین بازی با استفاده از تئوری بازی ها است، به طوری که در آن مدیر و حسابرس به مثابه عناصر اصلی بازی در راستای حداکثر سازی منافعشان، رضایتمند باشند. فرضیه ها با استفاده از داده های ترکیبی صورت های مالی و یادداشت های توضیحی 64 شرکت بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 الی 1395 آزمون گردید. فرضیه اصلی و فرضیه های فرعی پژوهش به ترتیب با روش تابع بهترین پاسخ و آزمون من – ویتنی تحلیل و بررسی شدند. طبق یافته ها، در ترکیب استراتژی کیفیت حسابرسی قوی توسط حسابرس و مدیریت سود شدید توسط مدیر و ترکیب استراتژی کیفیت حسابرسی قوی توسط حسابرس و مدیریت سود خفیف توسط مدیر، طرفین بازی به تعادل خود دست می یابند اما هردوی این ترکیب های استراتژی، تعادل نش غالب ضعیف است. یعنی چه در استراتژی مدیریت سود شدید و چه در استراتژی مدیریت سود خفیف استراتژی حسابرس حسابرسی با کیفیت بالا است و انگیزه ای برای تغییر آن ندارد، زیرا با تغییر آن منافع حسابرس کمتر خواهد شد.