در ادبیات و منطق قرآن ازدواج روابط میان همسران از آرامبخشترین نوع رابطهها و شروع یک زندگی توام با محبت نشاط و از خود گذشتگی میباشد و این پیوند مقدس در کاهش اضطراب فرد و تجربه آرامش خاص نقش بسزایی دارد و از شروط بنیادین جهت تداوم این رابطه پایبندی زن و شوهر به یکدیگر از خود گذشتگی و محبت و حس مسئولیت پذیری در مقابل یکدیگر است و همانگونه که صاحب نظران متخصصین امر در این زمینه اعتقاد خانواده اولین نهادیست که ضرورت آن در بقای اجتماع رفع نیازهای حیاتی و عاطفی انسان انکار ناشدنی است و به میزان سلامت روابط در خانواده به تبع جامعه نیز دستخوش تغییر و استحکام بیشتری دارد عوامل متفاوت و متغیرهای زیادی در بزهکاری و بزه دیدگی افراد نقش دارند و طلاق عاطفی والدین و روابط بین والدین آثار متفاوتی در فرایند بزه دیدگی و بزهکاری فرزندان ایشان ایفا میکند برای نمونه کمبودهای عاطفی و حساسیت های فرزندان موجب میشود این فرزندان اختلالات شدید عاطفی را تجربه بکنند و در کنار والدینشان حس امنیت نداشته باشند و عزت نفس شان به شیوهای درست رشد داده نشود و موجب سرشکستگی ایشان بشود و نهایتاً در اثر تداوم این ناکامیها ، اضطراب، افسردگی بر ایشان غلبه نموده و آثاری چون فرار از مدرسه و خانه ، افت تحصیلی ، دوری عاطفی از پدر و مادر، بی هدف بودن ، روی آوردن به دخانیات، الکل و مواد روانگردان و رفتارهای پرخاشگرانه را از خود نشان می دهند؛ بنابراین رفتار درست والدین با یکدیگر در خانواده ، که فرزندان همانند تماشاچیان این تئاتر ، تمامی رفتارهای والدین را الگو قرار داده و خودآگاه و ناخودآگاه از این رفتارها اثر میپذیرند و تکرار میکنند لازم است به شیوه مسالمت آمیز و هوشمندانه باشد تا اینکه الگوی خاصی برای فرزند خود باشند،در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانهی و روش تحلیلی توصیفی چالش های این پدیده بررسی گردیده است.