مطالعه ی حاضر به بررسی ارزش اقتصادی تولید عسل در شهرستان های سنندج، سقز و مریوان و برآورد ارزش اقتصادی گرده افشانی زنبورعسل در کل استان کردستان می پردازد. در این مطالعه بررسی خواهد شد که آیا استفاده از نهاده های تولید به صورت منطقی صورت گرفته است یا نه و همچنین بازدهی نسبت به مقیاس در واحدهای زنبورداری مورد ارزیابی قرار می گیرد. همچنین ارزش اقتصادی گرده افشانی زنبور عسل بر ازدیاد محصولات کشاورزی برآورد می شود. برای دستیابی به اهداف تحقیق دو تابع تولید و تابع هزینه استفاده خواهد شد. برای آزمون نحوه ی استفاده از نهاده های تولید از تابع تولید و برای سنجش بازدهی نسبت به مقیاس در واحدهای زنبورداری از تابع هزینه، استفاده خواهد شد. همچنین به منظور ارزیابی تأثیر گرده افشانی زنبورعسل بر میزان افزایش محصولات کشاورزی آمار مربوط به قیمت، سطح زیرکشت و میزان تولید یازده محصول، به نمایندگی کل محصولات استان جمع آوری خواهد شد. داده های لازم برای برآورد توابع با تکمیل 165 پرسشنامه در منطقه مورد مطالعه در سال 92 گرد آوری شدند. نتایج نشان داد که در بیشتر توابع تولید برآورد شده برای هر یک از تولیدات زنبورداری ها، نهاده ی فاصله از بازار دارای بیشترین کشش و نهاده ی دارو بر خلاف انتظار دارای کمترین کشش با علامت منفی است. دلیل این امر تأثیر منفی بیماری بر تولید عسل و پوشش اثر مثبت دارو است. کشش هزینه نسبت به تولید کمتر از یک به دست آمده که نتایج بیانگر وجود صرفه حاصل از مقیاس می باشد. به این معنی که واحدهای پرورشی بزرگتر در مقایسه با واحدهای کوچکتر از مزیت نسبی برخوردار ا-ند. با توجه به رابطه ی عکس بین کشش مقیاس و کشش هزینه، کشش مقیاس بزرگتر از یک بود. بنابراین بازده فزاینده نسبت به مقیاس وجود دارد. یعنی با افزایش تولید، هزینه ها کاهش می یابند. نتایج این تحقیق نشان داد تعداد کندوهای لازم برای تأمین مخارج یک خانوار شهری و روستائی زنبوردار، به ترتیب برابر با 276 و 185 کندو بوده است. حال آنکه متوسط تعداد کندو ی هر واحد زنبورداری مورد مطالعه برابر با 100 کندو بود. در نتیجه فعالیت در این صنعت در اندازه های کوچک، اقتصادی نمی باشد. چرا که درآمد حاصله توان پوشش هزینه های ثابت را نخواهند داشت. لذا در شرایط حاضر پیشنهاد می شود تمهیداتی اتخاذ گردد که زنبورداران با افزایش مقیاس تولید خود بتوانند، مقدار