درتحقیق حاضر بازده نسبت به مقیاس مزارع سیب آذربایجان غربی مورد مطالعه قرار گرفته است. داده ها به روش پرسشنامه ای از 200 باغدار منطقه گردآوری شده و بر اساس این اطلاعات برآورد ها انجام شده است. هدف مطالعه مقایسه بازده نسبت به مقیاس و کارآیی در مورد دو رقم سیب پایه مالینگ و پایه بذری در باغات منطقه آذربایجان می باشد. 5 نوع تابع ترانسلوگ، درجه دوم تعمیم یافته، کاب– داگلاس، لئونتیف تعمیم یافته، ترانسندنتال با استفاده از برآورد شده و بهترین فرم تابعی انتخاب گردید. بر اساس معیارهای اقتصاد سنجی، تابع درجه دوم تعمیم SHAZAM اطلاعات گردآوری شده و نرم افزار یافته برای رقم پایه بذری و تابع ترانسلوگ برای رقم پایه مالینگ به عنوان تابع برتر انتخاب گردیدند. سپس کشش های تولید و بازده نسبت به مقیاس برای دو رقم سیب محاسبه شدند. نتایج نشان می دهد که برای باغات سیب پایه بذری بازده افزایشی نسبت به مقیاس و برای باغات سیب پایه مالینگ بازده ثابت نسبت به مقیاس در باغات منطقه وجود دارد، به عبارت دیگر تولید سیب پایه بذری در مزارع بزرگ صرفه اقتصادی داشته و کارآتر است و در باغات سیب پایه مالینگ کوچکی یا بزرگی مزارع تاثیری روی کارآئی مزرعه نخواهد داشت. به دلیل اینکه بیشتر زمین های کشاورزی در کشور با مشکل کوچک بودن اراضی مواجه اند، بنابراین پیشنهاد می شود کشاورزانی که تمایل به ایجاد باغات سیب دارند، از رقم مالینگ استفاده نمایند، زیرا هم صرفه اقتصادی داشته و هم عملکرد آن بالاتر است.