با توجه به محدودیت منابع آب سطحی و بهرهبرداری بیرویه از آبهای زیرزمینی، سفرههای آب زیرزمینی در بسیاری از دشتهای ایران وضعیت نامطلوبی دارند. یکی از این دشتهای بحرانی، دشت دهگلان است که علیرغم تعیین حریم ممنوعه، همچنان با بحران کمآبی مواجه است. بنابراین، در این پژوهش به بررسی اثر سیاستهای انگیزشی مالیات و یارانه برای هر مترمکعب آب آبیاری اضافه یا صرفهجوییشده بر تغییرات الگوی کشت، در سه سناریوی ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد افزایش قیمت سایهای آب (714 تومان) در سال ۱۴۰۲ پرداخته شده است. دادههای مورد نیاز از طریق مراجعه به شرکت آب منطقهای استان کردستان، سازمان جهاد کشاورزی و سامانه نیاز آبی کشور برای هفت محصول عمده شامل گندم، جو، ذرت علوفهای، سیبزمینی، خیار، یونجه و کلزا در دشت دهگلان جمعآوری شد. سپس با استفاده از مدل برنامهریزی ریاضی اثباتی، دادهها تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اعمال سیاستهای مالیات و یارانه، الگوی کشت را به سمت محصولات کمآببر مانند جو، گندم و کلزا سوق میدهد. همچنین مشخص شد، این سیاستها باعث کاهش مصرف آب و بازده ناخالص مزرعه میشوند. این یافتهها نشان میدهد، سیاستهای انگیزشی ذکرشده میتواند ابزار موثری برای مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی باشد. لازم است در کنار این سیاستها، راهکارهای جایگزین مانند استفاده از روشهای نوین آبیاری نیز مدنظر قرار گیرد تا از تأثیرات منفی بر درآمد کشاورزان جلوگیری شود.