اخیرا تکنیک میکروسکوپی تولید هماهنگ دوم حساس به قطبش ) pSHG ( به دلیل داشتن مزایایی همچون تفکیک پذیری بالا و ذاتی، ایجاد تباین ذاتی، عدم آسیب رسانی به نمونه و قابلیت عکسبرداری از عمقهای زیاد در نمونه به ابزار توانمندی برای مطالعه و بررسی بافتهای زیستی فاقد مرکز تقارن تبدیل شده است. یکی از بافتهای زیستی ایدهآل برای مطالعه با این تکنیک بافت قرنیه ی چشم است. در این پایان نامه بافتهای قرنیهی چشم انسان با استفاده از تکنیک میکروسکوپی pSHG مورد مطالعه قرار گرفتهاند و روش جدیدی برای تشخیص نقاط تلاقی رشته های کلاژن موجود در سرتا سر بافت قرنیهی سالم و بیمار ارائه شده است. یکی از معایب تکنیک pSHG این است که فرایند عکسبرداری در آن برای مطالعهی بافتهای زنده و یا دینامیک بافت به اندازهی کافی سریع نیست و این موضوع امکان مطالعهی بافتهای زنده را با محدودیتهایی مواجه میکند. خوشبختانه اخیرا تکنیک میکروسکوپی تولید هماهنگ دوم حساس به قطبش تک اسکن ) SS-pSHG ( به عنوان جایگزین سریعی برای تکنیک pSHG معرفی شده است. در این پایان نامه نتایج حاصل از تکنیکهای میکروسکوپی pSHG و SS-pSHG در راستای عبوری و بازگشتی روی نمونهی گیاهی نشاسته و نمونههای قرنیه انسان و زردپی حیوان با هم مقایسه شدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهند که تکنیکهای تولید هماهنگ دوم حساس به قطبش پتانسیل بسیار بالایی برای مطالعهی بافتهای زیستی بدون آسیب رسانی به بافت دارند، بویژه در حالتی که نمونههای مورد مطالعه موجودات زنده باشند.