ابوالحسن صبا، استاد کامل موسیقی ایرانی، برای آموزش سنتور به هنرجویان، ردیف رپرتوار مشخصی را در نظر گرفته بود. او این رپرتوار را در جلسات درس برای شاگرد می نواخت و همانجا در حضورش به خط نت می نوشت. دست نوشته های ردیف کلاس سنتور در فاصلۀ بین سال های 28 تا 39 با همت شاگردان استاد، که در رأس همۀ آن ها استاد فرامرز پایور قرار داشت، جمع آوری و در چهار دوره (مجلد) تدوین و منتشر شد. تمامی این دوره ها در سال 1378 به کوشش و ویرایش استاد پایور در یک مجلد تحت عنوان «ردیف» منتشر شدند (پایور، 1378). اما با وجود اهتمام ایشان در جهت حفظ و نگهداری و آموزش و اشاعۀ ردیف سنتور صبا، متأسفانه به علت گرفتاری های فراوان و گذشت زمان زیاد از دوران تحصیل، نتوانستند از این ردیف نمونۀ صوتی به یادگار بگذارند. از ردیف سنتور صبا حداقل سه اجرا توسط آذر هاشمی، سعید ثابت و داریوش ثقفی ضبط و به شکل صوتی منتشر شده است. به طور کلی از ردیف صبا دو روایت اجرایی وجود دارد: اول روایت استاد پایور، که روایت رایج و عام است و به وسیلۀ شاگردان ایشان (ثابت، هاشمی) پیگیری شده است؛ دوم روایت داریوش ثقفی که بر استفاده از مضراب بدون نمد و وفاداری به بیان موسیقایی استاد صبا در سنتور تأکید دارد. هر دو راوی، پایور و ثقفی، از شاگردان مستقیم استاد صبا بوده اند. ردیف سنتور صبا اساساً ساختاری مشابه ردیف های آوازی دارد. در این ردیف برای قریب به اتفاق گوشه ها شعر خاصی در نظر گرفته شده است و شعر هر گوشه در تمامی نسخه های نوشتاری زیر آن نوشته شده است. علاوه بر آن، شاکلۀ گوشه ها بر اساس سه بخش متوالی آواز، شعر، و تحریرِ پس از شعر بنا شده اند که اصالتاً آوازی است. در این ردیف همچنین از ضربی های فراوان میان گوشه های آوازی بهره گرفته شده است، به طوری که بالغ بر یک سوم حجم ردیف را ضربی ها تشکیل می دهند. ضربی ها بر اساس پایه های شناخته شدۀ سنتور بنا شده اند با این توضیح که الگوی مضرابی پایه، به راحتی در میانۀ ضربی می تواند تغییر کند، چنان که در چهارمضراب دشتی نمونۀ آن را می بینیم. در ضربی ها، از جملات آثار حبیب سماعی بهرۀ بسیار برده شده است، چنان که به عنوان مثال ضربی اول دستگاه همایون، ضربی اول آواز ابوعطا و حجاز آن، و سه مضراب زابل سه گاه از آثار منسوب به این استاد موسیقی ایرانی است. تأثیرپذیری ردیف صبا از آثار حبیب سماعی در الگوهای مضرابی ضربی ها و برخی جملات آوازی نیز مشهود است. از دیگر ویژگی های ردیف صبا می توان به وجود تکه ها و قطعاتی اشاره کرد که استاد به رپرتوار زمانۀ خود اضافه کرده است. از جملۀ این تکه ها می توان به امیری، دیلمان، خسرو و شیرین، و مثنوی صدری اشاره کرد. در اثر پیش رو، سه آواز افشاری، دشتی و بیات اصفهان از ردیف سنتور صبا انتخاب، و همچون نمونۀ یک رپرتوار اجرایی برای ساز سنتور در نظر گرفته شده اند. در این اجرا نوازنده کم و بیش به جملات و عبارت های رپرتوار پایبند است، به طوری که اجرای جملات این ردیف در دستور کار قرار گرفته است. در این میان گوشه ی «به یاد گذشته» در پایان آواز دشتی حذف گردیده است و بنا بر عقیدۀ ثقفی، از «چهارمضراب اصفهان» به دلیل غیر اُرجینال بودن آن صرف نظر شده است. همچنین جملات پایانی خاصی، ملهم از ساختار ضربی های استاد حبیب سماعی، به پایان برخی از ضربی ها و چهارمضراب ها اضافه شده است. با این وجود وفاداری نوازنده به جملات و عبارت های موسیقایی، بسیار بیشتر از رعایت تکنیک ها و ویژگی های اجرایی ذکر شده در نسخۀ نوشتاری این ردیف است. در این اجرا استفاده از مضراب بدون نمد و حالت های اجراییِ شکل گرفته حول این نوع از صدادهی ساز سنتور مد نظر بوده است. نوازنده در این اجرا رپرتوار ردیف صبا را همچون یک رپرتوار مبتنی بر آواز در نظر گرفته است.. او در این اثر از فنون اجرا و جواب آواز با ساز سنتور به شکل منعطف بهره گرفته است. اجرای ریز های ساده یا ناقص به جای دوبل نت ها، استفاده از پاملخی به جای ریز های ناقص در برخی موارد، برخورد آزادانه با واخوان ها و استفاده ی از آن ها به شکل مضاعف در بافت های شعری، تکرار متناسب برخی از ارکان عروضی اشعار، استفاده از اشاره های منفرد رو به بم، و استفاده از تکیه های غلت محورِ دست چپ در تحریرها، از مصداق های این برخورد منعطف در نحوۀ اجرای این رپرتوارِ ذاتاً آوازی است. «ز گلستان صبا» تلاشی است برای فاصله گرفتن از اجرای آموزشی ردیف صبا، با در نظر گرفتن مبنا و ساختار مبتنی بر آوازِ ردیف سنتور صبا، اجرای سازیِ آن، و سوق دادن آن به سمت اجرایی عاری از دغدغه های آموزشی.