هدف از این نوشته درک فرایند شهری در نظام سرمایه داری است . این نوشته به اشکال سرمایه داری شهرنشینی محدود شده است، چون این عقیده را می پذیرم که امر "شهری" در شیوه تولید سرمایه داری مفهوم خاصی دارد که نمی توان آن را بدون دگرگونی بنیادی معنا(و واقعیت) به دیگر بافت های اجتماعی منتقل کرد. در چارچوب نظام سرمایه داری تفسیرم را داز فرایند شهری بر دو موضوع انباشت و مبارزه طبقاتی متمرکز می کنم . این دو موضوع مکمل یکدیگرند و باید به عنوان دو روی یک سکه تلقی شوند- پنجره های مختلفی که از پشت آ ن ها باید کلیت کنش نظام سرمایه داری را نگریست. ویژگی طبقاتی جامعه سرمایه داری سلطه سرمایه بر نیروی کار است . به طورمشخص تر طبقه ای از سرمایه داری برفرایند کار تسلط دارد و این فرایند را برای تولید سود سازماندهی می کند. از سوی دیگر، کارگران تنها بر نیروی کار خود تسلط دارند که باید به عنوان کالا در بازار عرضه کنند. سلطه از آن جا ناشی می شود که کارگر در مقابل دریافت دستمزد، باید برای سرمایه دار سود(ارزش افزوده) تولید کند. البته این بیان به شدت ساده نگرانه است ، روابط طبقاتی واقعی (وروابط میان دسته های طبقات) در یک نظام واقعی تولید(شامل تولید، خدمات هزینه های ضروری گردش، توزیع ، مبادله و غیره) بسیار پیچیده است. با وجود این، بینش اصلی مارکی این است که سود از سلطه سرمایه بر کار ناشی می شود و سرمایه داران به مثابه یک طبقه، اگر قرار است خود را بازتولید کنند، باید دائما پایه های سودآوری را گسترش دهند. بنابراین به مفهومی از جامعه می رسیم که بر اصل" انباشت به خاطر انباشت، تولید به خاطر تولید" استوار است. آن نظریه انباشت که مارکسدر کتاب سرمایه پی می افکند برابر با یک تحقیق دقیق در پویایی انباشت و پژوهش خصلت متناقض است. این نظریه ممکن است به مثابه مبنای تحلیل، تا حدی اقتصادگرایانه به نظر بیاید اما باید یادآوری کنیم که انباشت وسیله ای است که از طریق آن طبقه سرمایه دار هم خود و هم سلطه اش را بر کارگر باز تولید می کند بنابراین انباشت نمی تواند جدا از مبارزه طبقاتی باشد.