از دوران پیش از انقلاب تاکنون برنامه ریزی منطقه ای رویکردهای مختلفی را از سر گذرانده است اما هیچ یک از این رویکردها توان پاسخگویی به شرایط درحال تغییر منطقه را نداشته و در صورت نیاز غیر منعطف هستند. از طرف دیگر این نوع برنامه-ریزی اغلب نه تنها به تمرکززدایی کمک نکرده بلکه موجب تمرکزگرایی بیشتر در منطقه شده است. واقعیت این است که مجموعه برنامه های عمرانی قبل و بعد از انقلاب، موفق به ایجاد تعادل منطقه ای نشدند و به تشدید نابرابری ها و قطبی شدن فضایی و بخشی دامن زدند. در این گذار برنامه ریزی منطقه ای چه بسا هیچ گاه وجود نداشته و بیشتر سیاست گذاری منطقه ای و تا حدی منطقه ای کردن برنامه های ملی بوده است. در حقیقت این نوع تفکر برنامه ریزی در شرایط در حال تغییر در شهرها و دید محدود هیچ گاه پاسخگوی وضعیت و برقراری تعادل در سطح منطقه نمی باشد. ازاین رو نیاز به برنامه ریزی کاربردی و انعطاف پذیر با توجه به شرایط جهان درحال تغییر امری اساسی است. در این راستا رویکردی نوین در سال 1973 با عنوان برنامه ریزی سناریویی برای جهان درحال تغییر ارائه شد. این رویکرد مبتنی بر سناریو برای برنامه ریزی راهبردی و منطقه ای است که بر نقاط قوت روش های برنامه ریزی سناریویی سنتی و به طور هم زمان غلبه بر نقاط ضعف خود ایجادشده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش برنامه ریزی سناریویی در فرآیند برنامه ریزی منطقه ای است. در این راستا چهار سناریو منطقه ای شهر مونت فلور آفریقا موردبررسی قرار گرفت و پیامدهای هریک بررسی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد اگرچه برنامه ریزی سناریویی به طور بالقوه راضی کننده به نظر می رسد، اما خطر اشتباهات و خطاهایی که در سایر برنامه ریزی ها یا مدل ها وجود دارد، در آن نیز هست. بااین حال عوامل مختلفی مانند، اهمیت زیاد حال و تخمین فراتر از توانایی ما برای کنترل آینده، می تواند طیف وسیعی از عدم قطعیت های موردتوجه را کاهش دهد.