گردشگری در چند دهه گذشته سهمی رو به افزایش را از اقتصاد جهانی و اقتصادهای ملی به خود اختصاص داده است و به علل مختلفی به مثابه یک صنعت پویا در برنامه ریزی توسعه ملی و منطقه ای مورد توجه هرچه بیشتر قرار گرفته است. در واقع شهرها با تمرکز جمعیت، سرمایه و فعالیت به نقاط اصلی و گره گاههای تولید و مصرف بدل شده اند و گستره ای از تنوع محیطی، کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را عرضه کرده اند که به جاذبه اصلی گردشگری نو بدل شده است. از این رو گردشگری شهری امروزه مفهومی عام و پذیرفته شده در حوزه برنامه ریزی شهری است ، اگرچه همواره این پرسش وجود داشته که برنامه ریزی گردشگری شهری همان برنامه ریزی شهری با محوریت گردشگری است یا رویکردی مستقل و جدید در برنامه ریزی است. در هر صورت این نکته غیر قابل انکار است که گردشگری جایگاه رو به رشدی را در اقتصاد و در نتیجه برنامه های توسعه شهری و ملی یافته است. از این روست که برنامه ریزان و مدیران شهری بر اهمیت گردشگری در اعتلا و ارتقای اقتصاد و اجتماع شهری بیش از پیش تاکید دارند. شهرها در اقتصادی رقابتی باید کوشش کنند جایگاه و سهم خود از اقتصاد گردشگری را ارتقا داده و علاوه بر بهبود به ظهور رساندن توان های موجود، نوآوری برای آفرینش مزیت های جدید را دنبال کنند. در حقیقت شهرها ناگزیرند در رقابتی نفس گیر با شهرهای دیگر( در شرایطی منطقه ای و ملی و بین الملی) با تکیه بر منابعی چون گردشگری شرایط اقتصادی خود را بهبود بخشیده و زمینه های شکل گیری اقتصاد و محیط پایدار شهری را فراهم کنند. مدیریت شهری در این راستا ملزم به تعریف و پیگیری یک راهبرد منسجم برای حفظ، ارتقا و گسترش منابع گردشگری، افزایش گردشگر و تنوع منافع آن و به حد اکثر رساندن منافع گردشگری برای اجتماعات محلی میزبان است.